سکس و فلسفه‌ی مخملباف؟

* «فیلیپو» گفت: برای یک درخواست غیرممکن، باید کار غیر ممکن کرد … ** خانم دکتر رسولی رفته است و باهاشان صحبت کرده است و ایشان متأسف شده‌اند و عذرخواهی کرده‌اند و دیروز مرا بردند تا دو بخش با استرس و فشار کار پایین را ببینم و امروز برایم دعوت‌نامه فرستادند برای شرکت در جلسه‌ای…Continue reading سکس و فلسفه‌ی مخملباف؟

دوست داری مرد معمولی باشی یا فامیل‌های آقای کُردان!

 مادر حال‌ش خوب نیست … من حال‌م خوب نیست … زندگی بدک نیست … این «نیست»ها دیوانه کننده است!  دکتر مرجانی می‌گوید شما با این بیماری‌تان، مشمول درجه‌ی ۴ می‌باشید و می‌توانید بازنشسته بشوید … می‌گویم ای دکتر جان! می‌گویم کارم سنگین و پر استرس است می‌گویند تمارض می‌نمایید که! دکتر ایران‌پور عصبانی بود، می‌گوید…Continue reading دوست داری مرد معمولی باشی یا فامیل‌های آقای کُردان!

اسب ابلق شاهزاده‌ی معمولی یا لبخند هیجده‌ساله‌ی رامین.

اعلام همه نوع و گونه برائت: این یک داستان واقعی است ولیکن، تمام شخصیت‌های این داستان خیالی می‌باشند و هر گونه تشابه اسمی و وصفی، کاملاً و شدیداً تصادفی می‌باشد. گفته باشم! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حذف شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر رامین را دیدم! خیلی وقت بود که نمی‌دیدم‌ش که با آن عشق می‌آمد و با جاروی کوچکی اطراف‌ش…Continue reading اسب ابلق شاهزاده‌ی معمولی یا لبخند هیجده‌ساله‌ی رامین.

فرصت را غنیمت دانستن یا قلم توتم من است!

اعلام همه نوع و گونه برائت: این یک داستان واقعی می‌باشد، ولیکن، تمام شخصیت‌های این داستان خیالی می‌باشند و هر گونه تشابه اسمی و وصفی، کاملاً و شدیداً تصادفی می‌باشد. گفته باشم! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * این همه «خودسوزی»ها را چگونه تعبیر کنیم یوزارسیف حکیم؟ ** دل آبی‌ات از من آزرده است چو دریا که در…Continue reading فرصت را غنیمت دانستن یا قلم توتم من است!

موتیفات اسفندانه

۱. هوا رقیق شده است و خورشید دارد گرم‌تر می‌تابد و روی شاخه‌های درخت آلبالوی پیر باغچه‌ی من، سر و کلّه‌ی جوانه‌ها پیدا می‌شوند و بوته‌های هرس نشده‌ی رُزهایم، دارند خمیازه می‌کشند و تا دیر نشده باید بیافتم به جان باغچه‌ام. قبل از آنکه درد را بفهمد! ۲. عموی بزرگ‌م را خیلی کم‌رنگ به خاطر…Continue reading موتیفات اسفندانه

بدبینانه‌ترین حالت!

* هرکس با قوه‌ی تصور خودش کسی دیگر را دوست دارد. و این از قوه‌ی تصور خودش است که کیف می‌برد. صادق هدایت ** … و تو دست‌هایت را باز می‌کنی ستاره‌ها به سوی آسمان پر می‌کشند ناگهان خورشید گم می‌شود و آسمان پر از نگاه‌ تو می‌شود … سمیه یحیی‌زاده *** وقتی خبر پرتاب…Continue reading بدبینانه‌ترین حالت!

واشرح لی صدری

« ربِّ اشرحْ لی صَدری و یسِّرلی امْری وَ احْلُل عُقدهً مِنْ لسَانی یَفْقَهُوا قَولی … »              طه:۲۸ * ابرها دلگیرند، مثل من، آسمان بی‌تاب است و مرا می‌خواند و تو را می‌خواند و تمام دل این مردم پاک با ما باش زندگی رقص من و آیینه و باران است … م.حسین‌زاده/۸۵ ** «خدایا!…Continue reading واشرح لی صدری