مردهای واقعی/مردهای تصویری

از آن دست فیلم‌هایی نیست که صحنه‌های آغازینش، میخکوبت کند. حتی ممکن است آنقدر جلف و پیش پا افتاده جلوه کند که مثل ِ من، حین وبلاگ‌خوانی، مثلاً تماشایش کنی. ولی بعد جالب می‌شود. یعنی تصور اینکه یک آدمی که به عنوان هنرپیشه برایت جذاب و محبوب است، یک‌هو از میان ظپرده‌ی سینما بپرَد بیرون و از میان ِ جمعیت، یک‌راست بیاید سمت تو و دستت را بگیرد و با خودش ببرد به میان دنیای «واقعی». با یک موجود دوست داشتنی‌ ساده‌دل «تصویری» بروی بیرون شام بخوری، برقصی، شامپاین بنوشی و از بوسه‌هایش لذت ببری.

حتی وقتی می‌بینی پول‌هایش هم «تصویری» هستند و حتی نمی‌داند برای راندن ماشین باید سوییچ داشت، باز هم به این رویای نیمه واقعی نیمه تصویری دل ببندی چون در فراسوی این دنیا، مردی است واقعی که تن‌پرور است و با وقاحت  تمام با دخترهای عبوری می‌لاسد و زن می‌آورد به خانه‌ای که تو داری کرایه‌اش را پرداخت می‌کنی و فقط برای گرفتن پولی که بابتش فحش و ناسزا شنیده‌ای، بغلت می‌کند. ولی همین مرد «لاابالی» تا می‌شنود تو با مرد عجیب و غریبی که لباس جهانگردی به تن دارد، در شهر می‌گردی، «رگ ژغیرت»اش باد می‌کند در حد «تیم ملی»![بعد بگویید فقط مردان ما اینطوری‌اند]

بعد، تو را و احساس ناب دوست داشته شدنت را، همین مرد عجیب و غریبی که لباس جهانگردی تنش است و وقتی توسط زنان فاحشه ربوده می‌شود، باز هم از عشقش به تو می‌گوید و با آنان نمی‌آمیزد [تصویری] و مرد هنرپیشه‌ای که نقش آن مرد تصویری را ایفا کرده است [واقعی] و گویا با دیدن اینکه تو چقدر اهل سینما هستی و از طرفدارانش، شیفته‌ات می‌شود و با تو می‌نوازد و می‌خواند و می‌بوسدَت حتی، با ترغیبت به فرار از خانه برای پیوستن به هالی‌وود، و بعد یک مرد واقعی‌ لاابالی که تهدیدت می‌کند حق بازگشت نداری،

چنان آسوده لجن‌مال می‌کنند و چنان با خونسردی به زدگی‌ عادی‌اشان ادامه می‌دهند که انگار نه انگار زنی را با چمدان کوچکی انباشته از ژنده‌هایش و گیتاری که هدیه‌ مرد هنرپیشه است، در یکی از ردیف‌های سینما‌ی Jewel رها کرده‌اند تا اشک‌هایش را با تماشای صحنه‌ رقصی باشکوه و رشک‌انگیز پاک کند، بی اینکه راهی برای فرار از دنیای «واقعی» خشن و کینه‌توز و بی‌نهایت مردانه در پیش رو داشته باشد. و بی اینکه پُلی برای بازگشت.

 (+) رُز ارغوانی‌ی قاهره – به کارگردانی‌ی وودی آلن -محصول ۱۹۸۴

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* در پُست قبلی، روبان سیاه مد نظر نبود. اگر روی کلمه‌ «این» کلیک می‌کردید، می‌دیدید که در این سایت جز این صفحه، صفحات دیگر، صورت مانکن‌هایشان را «شطرنجی» نکرده‌اند و این جالب بود برایم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.