دیروز روز خوبی بود، با خاطرهی شیرینی، میتوانست ادامه پیدا کند. میتوانستم تا وقتی این مطلب(+) را نخوانده بودم، مزهمزهاش کنم و لذت ببرم. اما وقتی این (+) را خواندم، گویی تمام دنیا هوار شده باشد روی قلبم، یا کسی با دستانِ نیرومندی تمام سینهام را بفشارد، بیقرار و اندوهگینم کرد.
میدانید؟
تنها ملتی که در قرآن، به رفتار ناشایستِ استهزاشان اشاره شده است، قوم بنیاسرائیل است. قومی که پیامبران خدا را میکُشند و استهزاشان میکنند و جز موسی(ع)، هیچ نبی را نمیپذیرند. در واقع، حتی حضرتش را نیز به استهزا گرفته و کتابش را به میل خویش تحریف نمودند.
در حالیکه مکاتب و مسلکها و ادیانِ دیگر چنین رویهای ندارند. در قرآن از پیامبران به نیکی یاد میشود و ما مسلمانان، خصوصاً شیعیان آموختهایم که مردانِ خدایی [از هر مسلک و مکتبی که باشند] را ریشخند نکنیم. زیرا پیامبر ما، کسی است که خدا حُسن خُلقش را ستوده است. کسی است که اگر فقط اندکی برای شناختنش قدم بردارید، با چنان جذبهی شگفتی احاطهاتان میکند که مافوق تصورس است. آنوقت است که مانند آرمسترانگ، یقین پیدا میکنید که اسلام به ضربِ شمشیر گسترش نیافته است.(+)
آموختهایم، استهزا و تمسخر، عیب نقاش کردن[گفتن] است. که خدا زیباست و زیباییها را دوست دارد. که همه با هم برادر و خواهریم. که حق خواهر و برادری بر گردنِ ماست. که یکی از این حقوق، احترام متقابل و تکریم است. که یکدیگر را به لفظی نیکو خطاب کنیم. میکنیم؟
حالا که کار از تمسخر خدا و جبرئیل و انبیاء رسیده است به امامت و موجی برخاسته است برای استهزاء امام هادی (ع)، برای چنین آدمهایی چه میشود گفت؟ مگر آدم هستند؟ [حتی توی نوعی که ادعا میکنی زرتشت بالاتر از محمد(ص) است، مگر زرتشتیان همانهایی نبودند که یهودیان را زنده میسوزاندند؟ و به هر کجا لشکر میکشیدند، میسوزاندند و نابود میکردند و همه باید به کیش آنها در میآمدند؟ تا زمانِ کوروش که از این عمل سر باز زد؟]
کار را با رشتی و ترک و لر شروع کردید. نفرت کاشتید در سینهها و زبانها را به تمسخر نشستید و آیینها را و باورها را به گند کشیدید. بدتر از هر عرب متعصبی، عرب و عجم بازی در آوردید و بعد دشمنی میانِ سنی و شیعه را علم کردید. با محمد (ص) و اسلام به ستیز ناشیانهای برخاستید(+) و گفتید سنگ مفت، گنجشک مفت، بیست و سه سال نبوتش را تحریف کردید. نیروی حسن خلقش را به ضربِ شمشیر قلب کردید. اسلام را به اجحاف بدل کردید. [دیوی ساختید] حالا کار را حتی به انکار وجودِ حضرتِ فاطمه(ع) هم کشاندهاید. کار را حتی به ریشخندِ عرش کبریایی کشاندهاید. کار را به همه پرسی توجیه بیماری اخلاقیتان(+) کشاندهاید و کمپین راه انداختهاید؟ این همان «ادب» معروفِ مرد است که شعارتان بود؟