«یقین دارم که از صد
نفرتان دوتاتان هم نه این چند قصه را خواندهاید و نه این چند فیلمهای من را دیدهاید،
و حالا که اینجا آمدهاید همانجور است که تشریف برده باشید به سیرک، به جایی که
فیل هوا میکنند. کار من که چیزی نیست، اصلاً از نثر و قصه و از فیلم چیزی که چیز
باشد نمیدانید. یا شعر. فرقی ندارد. هنر، فرهنگ. تنها چیزی را که از ذهنتان به
طور تند و کمابیش سطحی گذشته است یا وقتی از دیگران شنیدهاید یا خواندهاید، که
در ارج آن گفته یا نوشته هم میشود شک داشت، آن را به اسم عقیده برای خود دارید.»
ابراهیم
گلستان/دانشگاه شیراز/۱۳۴۸ ــ به نقل از ماهنامه تجربه شماره ۸۰/مهر۹۰/ص.۶۲