در
زبان ترکی، برای درد، کلماتِ متعددی وجود دارد که مخاطب با شنیدن آنها، دیگر نیازی
به توضیح دادن ندارد و رو هوا میگیرد. مثل «آغری/ Aaqri»، «اینجی/Inji»، «سانجی/Saanji» و «بورما/Bourmaa» و … وقتی دردی مثل
سردرد یا دنداندرد باشد، از «آغری» استفاده میکنیم، وقتی دستِ کسی را بیمهابا
بکشید که دردناک بشود میگوییم «اینجیدی» نمیگوییم آغریدی. اینجیدی یعنی آزرده
شد و دردش موقت بود. ولی یک وقتهایی درد وول میخورد توی تن آدم، آن وقت میگوییم
بورور [از ریشه بورما] مثل دردهای دستگاه گوارشی. بعد یک دردی هم هست مثل درد
زایمان که میگیرد و ول میکند. مثل دست و پاهای کسانی که در رطوبت زندگی میکنند
یا زیاد روی فرش ماشینی مینشینند و … به این درد میگویند سانجی. میگوییم
سانجیلاندیم یا هم سانجیألیییر. بعد این کلمه گاهی وجه فحش هم دارد. وقتی در این وجه قرار میگیرد
خیلی غلیظ است، خیلی سنگین است. اینکه به یکی بگویی «سانجیلانمیسان/Saanji-laan-mi-saan» یعنی باید بروی بمیری
از این دردی که گرفتهای. و این درد البته غالباً از حسادت حادث میشود. حسودها
همیشه دچار این درد کشنده هستند و راحتی ندارند.
اینی
هم که گاه به گاه میآید به اسم دوستانِ نزدیکم و یا گاهی با اسامی نمیدانم از
کجایش درآمده فحش میدهد بهام یا صورت محجوب و موجهی میگیرد تا مثلاً مچم را
بگیرد هم شدیداً سانجی دارد. از آن سانجیهای غلیظ و سنگین و کشنده.