شهر رمضان الذی …

 

بعد
رمضان باشد، نزدیکِ اذان مغرب. پول‌هامان را بگذاریم روی هم و بیسکویت و کیک و
ویفر و نوشابه بخریم. میز فلزی سه پایه را بگذاریم توی حیاط با دو تا صندلی و قاشق
بشقاب‌های پلاستیکی اسباب‌بازی را بچینیم روی میز. بنشینیم و منتظر که اذان بگویند.
مادر عادت داشته باشد نزدیک اذان مغرب چراغ‌ها را روشن کند، بوی غریبی بپیچد توی
فضا. برگ‌های جوراجور درختان جوراجور باغچه‌مان زبان باز کنند، و تو بی‌که روزه
باشی، با نوشابه نارنجی و ویفر افطار کنی …

  

 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.