خیلی پیش میآید از من بپرسند که اگر فلان علامت را دارند یعنی اماس؟
یک نکتهی مهمی که قبل از شرح علایم باید اشاره کنم این است که شما هرگز نمیتوانید دو بیمار اماسی پیدا کنید که در نوع علایم، توالی علایم و شدت علایم مشابه باشند.
اماس در اغلب موارد با علایم چشمی آغاز میشود که شامل تاری دید یک طرفه یا دو طرفه، دو بینی و همراه یا بدون درد عضلات چشم مبتلا میباشد. بروز سایر علامتهای ابتلا از لحاظ زمانی و شدت متفاوت است و بستگی به محل ایجاد پلاک دارد. پلاک چیست؟ پلاک یک نوع اسکار یا جای زخم است که در محل تخریب میلین (پوشش چربی) رشته عصبی تشکیل شده و مانع یا سد انتقال کامل یا نسبی پیام عصبی به عضو میگردد. پلاکها عموما در نخاع گردنی و تمام جسم مغز شامل مخ، مخچه و … دیده میشوند.
وقتی پلاک مانع ارسال کامل یا نسبی پیام عصبی شود عملکرد عضو مختل میشود.
گزگز یا مورمور اندامهای انتهایی مانند پاها و دستها و گاهی صورت مانند آنچه هنگام لمس پای خواب رفته احساس میشود باید در تمام ساعات شبانهروز ادامه داشته باشد. اینکه یک ساعت یا دو ساعت گزگز هست و بعد مشکلی نیست ربطی به اماس ندارد. اگر حتی نیمه شب بیدار شدید و گزگز داشتید احتمال قوی پلاک دارید ولی برای تأیید اماس کافی نیست.
دوبینی یا تاری دید میتواند به علت التهاب عصب بینایی رخ داده باشد و با مصرف داروهای ضدالتهاب به طور کامل درمان شود و علامت مطلق اماس نیست.
فشارهای عصبی و استرسها خصوصا در افرادی که به شدت احساس تنهایی میکنند و درونگرا هستند میتوانند علایم مشابه اماس ایجاد کنند. بدون نگرانی و استرسی که علایم را تشدید میکند به پزشک مرجعه کنید و یا سعی کنید استرس روانیتان را مدیریت کنید.
تا جایی که میشد توضیح دادم. مطمئنا شخص مبتلا به اماسی موقع خواندن این متن ممکن است بگوید نه! من فلان علامت را نداشتم یا بعد یا قبل از فلان علامت بود. آنچه نوشتم تعریف غالب است و حتی شاید کامل نباشد چون ممکن است باعث تشتت ذهنی شود. از دوستان عزیزم خواهشمندم در عین حالی که نسبت به واکنشها و علامتهای نامتعارف بدنتان حساسیت داشته باشید ولی تخیل نکنید و معقول برخورد کنید. بپرسید و تحقیق کنید ولی تعمیم ندهید.
مخاطب خاص: من زن خوشبختی هستم ولی این دلیل نمیشود که هیچ مشکلی نداشته باشم و استرس، نگرانی، دغدغهی فکری یا بحرانهای روحی نداشته باشم. اصلا این با منطق زندگی ناسازگار است. برای داشتن آرامش تلاش کنید. راههای تأمین آرامش را یاد بگیرید. گذشت، بخشش و فراموشی. گذاشتن خودتان جای شخص مقابل. دوری از قضاوت، حسادت و تمایل به انتقام گرفتن و مهمتر از همه بزرگ نکردن مشکلات.
هیچ بنی بشری در طول تاریخ خلقت آسوده نزیسته است. ولی در آرامش زیستن چرا. ممکن و معقول است.
باز هم اگر سوالی است با قید ایمیل در کامنتتان بپرسید.