چون کرگدن تنها سفر کن!*

آدم کلی حرف دارد بزند، بنویسد. در مورد «فصل کرگدن» مثلاً
یا همین آکادمی معلوم‌الحال (!!) و مطرب‌چی لچک به سرش و اینکه این مجید دلبندم
قبلاً در بفرمایید شام نبود؟ بود! بعد می‌آید اطلاعیه بزند که ای جماعت این تیتر
«درمان قطعی ام‌اس در تبریز کشف شد»
یک دروغ بزرگ است
و دکتر صحرائیان دو روز بعد اعلام خبر رفته است تبریز و از نزدیک صحبت کرده
است و تکذیبیه را فرستاده‌اند صدا و سیما و صدا و سیما مگر ممکن است تکذیب کند خبر
ملی مردمی‌اش را؟! می‌بیند ای دل غافل! بلاگفا بالکل فیلتر است و نمی‌شود حتی نوشت
سلام! من خوب نیستم.

مستر بین یک فیلم بلندی دارد که توی آن می‌رود کن. توی کن
روی پرده صدای نکره‌ای روی تصاویر هچل هشتی پخش می‌شود که خیلی پسامدرن است.
دیدید؟ موقع تماشای «فصل کرگدن» یادش افتادم. دروغ بود؟ دروغی که البته رگه‌هایی
از واقعیت را داشت ولی تصور اینکه یک سنی مذهب ساواکی باشد یا داماد یک ساواکی سنی
باشد روح حقیقت‌جوی آدمی را قلقلک می‌دهد. فیلم به غایت تاریک و خشن و مهاجم بود.
یک خوراک لذیذ برای فستیوال‌هاشان تقدیم به فلانی و بهمانی.

ولی از تمام این سیاهی و پلشتی فیلم که بگذریم، تصویربرداری
فیلم فوق‌العاده بود، خصوصاً آنجایی که مرد روی اسکله ایستاده بود و سطح آب مماس
با اسکله تلألویی چشم‌نواز داشت.

من؟ بدتر نشده‌ام. فعلاً منتظریم ببینیم از این (+) استفاده
کنم بهتر است یا این (+

 

________________________________________

* تکه‌ای از شعری از اسماعیل خویی.



دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.