پر نقش‌تر از فرش دلم، بافته‌ای نیست!

چند
روز پیش نوشته بودم که آقای بهروزی و خانم فیزیوتراپم با دو نفر متخصص ارتوپد فنی
قرار گذاشته بودند که مرا جداگانه در کلینیک ملاقات کنند و نظرشان را در خصوص
وضعیت من و ابزار کمکی بگویند. اولی پیشنهاد
RGO را دادند که
کمر و لگنم را هم پوشش بدهد و بتوانم راه بروم. این وسیله فنرهایی در قسمت لگن
دارد که باعث حرکت پاها می‌شود. نفر دوم که استاد دانشگاه هم بودند نظرشان بر
KAFO بود و اینکه
فعلاً فقط باید روی رفع اسپاسم و صاف کردن زانو در تمام طول روز و حتی شب تمرکز
کرد و زیاد بر راه رفتن تاکید نکرد. چون عضلات لگن من هنوز اکتیو هستند و مشکلم
فقط خم ماندن زانو و اسپاسم شدید پای چپم است.

القصه؛ نشستیم با خانم فیزیوتراپم روی کاغذ محسنات و عیوب
هر دو وسیله را نوشتیم و با توجه به قیمت‌شان، دیدیم که
KAFO بهتر است.
این شد که زحمت تهیه این وسیله را نفر اولی یعنی آقای امید زیوری عهده‌دار شدند.
روز پنج‌شنبه قرار است برای اولین بار این وسیله را بپوشم و به قول آقای زیوری
بایستم و اگر بتوانم یک ذقیقه بایستم ایشان مطمئن خواهند شد که من با این وسیله
خواهم توانست دوران درمان و تمرین موثرتری داشته باشم.

این وسیله دارای مفصل زانوی مدرج است و این امکان را می‌دهد
که مواقعی که تحمل صاف بودن مفصل را از دست دادم کمی زاویه‌ی آن را تغییر دهند.
ولی مشکل اینجاست که من حتی حین خواب هم باید تحملش کنم. البته تا حدودی بعد از
اینکه با مرضیه در این خصوص صحبت کردم به این نتیجه رسیدم که به نتیجه‌اش می‌ارزد.

خلاصه که هر گونه مسافرتی تا اطلاع ثانوی منتفی است. بیرون
رفتن از منزل هم منوط است به اینکه آیا خواهم توانست با وجود این وسیله از پله‌ها
با کمک همراه پایین بروم یا نه؟ و مهم‌تر از آن خواهم توانست از پله‌ها بالا بروم؟
این یعنی اینکه دوستان موظفند به من خیلی سر بزنند [:ی] ولی انتظار نداشته باشند
من به ایشان سر بزنم!

حسن ویژه‌ی این وسیله این است که خودم هم می‌توانم از آن
وقتی تنها هستم استفاده کنم. ایستادن به مدت طولانی‌تری برایم مقدور خواهد بود و
به مرور زانویم به باز ماندن عادت کرده و این بالطبع باعث کاهش قدرت اسپاسم خم
کننده‌ی زانویم خواهد شد. امیدوارم با گرفتن پالس ماهیانه و استفاده از این وسیله،
و البته دعای خیر مادرم، مهتاب خانم، مادر امیر و تمام کسانی‌که دوستم دارند خیلی
خیلی زود نتیجه بگیرم. هر چند بنا به گفته متخصص دوم، باید دو سالی تحمل داشته
باشیم تا من بتوانم به تنهایی و بدون کمک هیچ وسیله‌ای راه بروم. غیرممکن نیست ولی
طول خواهد کشید و من باید خیلی خیلی تحملم را بالا ببرم.

ان شاء الله.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*گل بنفشه‌ی آفریقایی‌ام به یک
مهاجرت تن داد و حالا در منزل آفتاب‌گیر پدرشوهر به گل نشسته است. (+)

**ما هزینه‌ی سنگینی را بابت وضعیت جسمی‌ام پرداختیم. از
هر لحاظ که فکرش را بکنید. امیدوارم این اقدام اخیرمان راه را برایمان کوتاه‌تر
کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.