امیر
«پیر پرنیاناندیش» میخواند و من هیچ. دارم کیف کوچکی برای خودم میبافم. امروز
نمدهای رنگیرنگی رسیده است دستم و باید کار روی مانتو را شروع کنم دیگر. مدتیست
میخواهم برای مهتاب خانم نامه بنویسم و در همان مطلع نامه ماندهام. قلموهایم را
دیشب شستم و بوم خریدهایم برای چند کار خوب. یک کار مدادرنگی هم در نظر دارم برای
مهتاب خانم. کلی ایدهی قلاب بافی دارم برای کسانی که دوستم دارند. دیروز کتاب
آقای سعید سلیمانپور (بوالفضول) رسید. بوالفضول از همان خوانندگان فرهیختهی سالهای
فرهیختگیِ وبلاگ من است. مانده است هنوز. مثل آقای یوسف انصاری، سعید کیایی. یا
علی آقای کلبهی دنج که داماد این روزهای آخر اردیبهشت بود/هست. مبارک است. بقیه
یا بالکل ترکِ وبلاگ کردهاند یا ترکِ من. امیر گاهی از کتاب برایم میخواند. عکسهای
سایه و شهریار را نشانم میدهد. دستنوشتههای شهریار به سایه را نگاه میکنم. میگوید
ـ سایه میگوید ـ شهریار یک وقتی فرهیخته بوده است و بعد رفته است توی کما. یک
همچون چیزی و نه دقیقاً همین.
اسماعیل،
تنها فرزند خواهر بزرگ من است. خواهر بزرگم اولین فرزند پدر و مادر بود. اولین
دختر. اگر زنده بود احتمالاً الآن شصت سالی را داشت. زنده نماند و وقتی اسماعیل یک
ساله و نیم بود رفت. مادر هنوز چهلم خواهرم نشده بوده که میشنود دامادش زن گرفته
است دلش میشکند. نامادری دمار از روزگار اسماعیل در میآورد. چند باری آوردیمش
خانهامان و نامادری آمد از کوچه دزدیدش. یکی از بارهایی که خانهی ما بود، دوستی
برگزیده بود که مورد تأیید پدر و برادرهایم نبود. این را با او در میان گذاشتند،
اسماعیل نامه ای نوشت که هرگز به دست آن دوست نرساند [شاید هم رسانده بود و ما چکنویسش
را یافته بودیم]. ما پیدایش کردیم و ساعتها خندیدیم. اسماعیل نوشته بود: « دوست
خوب و قدیمی من! پدربزرگ و داییهایم میگویند نباید با تو دوست باشم …» ما آن
روز به آن لغت وزینِ «قدیمی»اش خندیدیم و اسماعیل ساکت بود. این روزها با خودم میگویم
چه میشد اگر نامه به دست دوستِ قدیمی اسماعیل میرسید؟ چه میشد ما هم مثل
اسماعیل این حق را به دوستِ قدیمی خود میدادیم تا بداند چرا یکهو بی هیچ دلیلی میبُریم،
رَم میکنیم. میرویم و مدتهای مدید ذهن دوست را درگیر چراهایی میکنیم که هرگز
به جوابی نمیرسند؟
ها
هداک؟ (+)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*مطلع این شعر (+)
**تقدیم با عشق به مرد زندگیام (+)