دیروز تعدادی روزنامهی تاریخ گذشته ـ مال ۶ آذر ۹۱ ـ را داشتم ورق میزدم. ضمیمه رایگان همشهری بود. با تبلیغ و تشریح پُر طمطراقی از پروژهای که در اراضی بیصاحابِ عباسآباد تهران از پنج سال پیش آغاز شده است. یکی از موارد طمطراقِ شهرداری و شورای شهر تهران این بود:« راه عبور پیاده، دوچرخه و کالسکه» بعد در چند سطری توضیح داده بود که سنگفرش مسیری به طول ۳.۵ کیلومتر در راستای مجموعهی تفرجی حوزهی غرب اراضی، پیشبینی شده است. [ص.۷]
در کل مقاله که شامل چند صفحه بود اثری از امکانات در نظر گرفته شده برای افراد ناتوان و ویلچیری ندیدم. از بالابر و آسانسور و رمپ و غیره و ذلک. احتمالاً به نظر مسئولان محترم اجرایی افرادی مثل من و مونا و خیلیهای دیگر این است که بنشینند منزل و بالکل شهروند محسوب نمیشوند که در حد کالسکهی بچه هم نیستند که ذکری از ایشان برود. دیشب میخواستم این را بنویسم که نشد. امروز که این پُست مونا (+) را خواندم قلبم درد گرفت از پست فطرتی آدمهایی که حواسشان به نازکی قلبِ انسانهایی که بنا به هر دلیلی از نعمت راه رفتن محروم شدهاند ولی هنوز انسان هستند و مثل تمام شهروندان حق لذت و تفرج دارند، نیست.
حالا من چگونه رأی بدهم به آقای شهردار دیروز؟ این وسط فقط هیتلر آدم بده بوده است؟
توجه: من الآن متوجه شدم سایت رجانیوز به این پست لینک داده است، ضمن اعلام برائت از سایت رجانیوز و اقدام مربوطه، این پست فقط اعتراض به شهردار فعلی نیست و تمام شهرداران و مدیرانش را در گذشته و حال شامل میشود.