گرفتار شدم!

خیلی
وقت است امیر واخوانی نمی‌کرد کتابی را برای من. دیگر آن قبل از خواب دوتایی کتاب‌خوانی
را نداریم. حالا ممنونم از جنابان میلاد عظیمی و عاطفه طیّه* که باعث شده‌اند امیر
برایم واخوانی کند و بخندد تا آن چال روی گونه‌ی راستش را دوباره ببینم.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* پدید آورندگان پیر پرنیان‌اندیش


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.