کار مسلمانی به جایی رسیده است که باید جزیه بپردازد؟

وقتی بچه مدرسه‌ای بودیم حق نداشتیم برخی میوه‌ها را به مدرسه ببریم. علتش ساده، زیبا و انسانی بود. شاید یکی از همکلاسی‌ها دلش بخواهد و پدر و مادرش نداشته باشند برایش بگیرند. گناه دارد. این اصل زیبا را همه رعایت می‌کردند. آن زمانی که هنوز مدارس طبقاتی نشده بودند همه یک‌رنگ و یک‌دل بودند. بی اینکه اصولی بر لباس ما حاکم باشد همه از یک جنس و یک رنگ بودیم. فرقی با هم نداشتیم مگر درس خواندن و نخواندن.

حالا وضع فرق کرده است. حالا وضع طوری فرق کرده است که اکثریت باید اقلیت را رعایت کنند. حالا روشنفکرنماها تا حدی پیش رفته‌اند که مردم دین‌دار معتقد باید چشم بپوشند و به عقاید این اقلیت احترام بگذارند. مردمی که در ماه مبارک رمضان روزه می‌گیرند باید چشم بپوشند از سیگار کشیدن و چایی خوردن و بطری‌های آب و خوردن تنقلات و جویدن آدامس. روز شهادت حضرت امیر چشم بپوشند از دخترکانی که تنوع و رنگ می‌خواهند! چشم بپوشند از بی‌احترامی آشکار و زننده‌ای که مشخص نیست هدف‌ش چیست؟ کجا را نشانه گرفته است؟ از بس که از بنیان سست و بی‌هویت و بی‌پرواست.

روشنفکران ما چند تایی کتاب دیده‌اند و از رنسانس چیزهایی خوانده‌اند و از انقیاد کلیسای کاتولیک و رها شدن مردم غرب از مذهب و به خیال خودشان باید با اسلام هم همین رفتار را داشته باشند بی که در مورد اسلام چیزی واقعی خوانده باشند و اصلاً بدانند و بفهمند اسلام چیست؟ رنسانس از چه چیز اسلام؟ اسلامی که کتب دانشمندانش قرون متمادی در دانشگاه‌های پس از رنسانس غرب تدریس می‌شد؟ یا میل وافر غربی‌ها به ترجمه کتب علمی دانشمندان مسلمان؟ اسلامی که این همه توصیه دارد به علم آموختن و تفکر و سیر ارض و عبرت و آیه آیه‌ی قرآنش که هزار و چهارصد سال پیش حتی به صفحات زمین اشاره کرده است؟ که سرتاسر علم است؟ که سرتاسر حق است؟ تو به چه حقی گرامی‌تر و مستحکم‌تر از اسلام می‌خواهی بیاویزی؟ کجا یافته‌ای رهایی از انقیادی که اسلام تقدیمت می‌کند و حالا برای نشان دادن سطح روشنفکری‌ات دهانت را از آدامس پر کرده‌ای و روز شهادت مردی که تاریخ چون اویی را هرگز نخواهد دید، ادعا می‌کنی تا کی باید برای کسی که قرن‌ها پیش مرده است گریست؟

شما روشنفکران از جان عزیزتر که زردشت را گرامی می‌دارید و نمی‌دانید تاریخ زردشت را بسیار بسیار بعد از اسلامی شدن ایران نگاشته‌اند، شمایی که برای اثبات سطح انسان دوستی‌تان از کشتار دسته‌ای حالا گیریم چند میلیونی یهودیان در آلمان نازی داد سخن می‌دهید و خبر ندارید یا کتمان می‌کنید که همین نیاهای زرتشتی شما زنده زنده یهودیان را در آتش می‌سوزاندند و از خوردن گوشت گاو امساک می‌کنید و دیدن خون گوسفند ذبح شده سالها کابوس شب و روزتان می‌شود اما کشتار مسلمانان در گوشه گوشه‌ی جهان ککی به تنبان مبارک‌تان نمی‌اندازد چه می‌دانید که «محمد» و «علی» که بودند و فلسفه‌ی روزه چیست و تقوی چیست و خدا کیست. که اسلام دین احترام است و دین تسلیم است و دین سلامت است و دین آزادگی است. دین انسانیت و کرامت انسانی است. دین حکمت و تفکر و علم است. که از هر چه پلشتی که به آن نسبت بدهند بری است و طلایی است که آلودگی ندارد که هر چه سعی کنید با آن بجنگید، با خود درآویخته‌اید و موی خویش می‌کشید و چنگ بر صورت خود می‌زنید و زیر پای خود خالی می‌کنید و در گنداب خویش فرو می‌روید بی‌آنکه چشمی برای دیدن و گوشی برای شنیدن داشته باشید در تاریکی مطلق.

که شیطان اعمالتان را برای شما زیبا جلوه می‌کند و  در گمراهی ماندگارید و خدا بر گوش و چشم شما مهر زده است که هرگز هدایت
نخواهید شد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.