این تیر چراغ برقها را دیدهاید که در مناطقی از شهرها خانههای همجوار ازش برق میکشند به خانههاشان غیرقانونی؟ چون پول ندارند؟ در مناطق محروم که دچار فقر فرهنگی هم هستند و از لحاظ اقتصادی و بالطبع اجتماعی هم فقیرند؟ حالا گیریم از همین قشر یکی بزند پرفسور بشود، جراح بشود و … ولی در ماهیتnبرقدزدی که خللی وارد نیست، هست؟
این جریان روشنفکری در کشورهای جهان سومی مثل کشور خودمان همیشه مرا یاد این چراغ برقها و کلاف درهم و پیچیده و بی سر و تهِ سیمهای برقدزی میاندازد. گیریم این وسط یکی بزند ز.ک بشود مثلاً. در ماهیت برقدزدی که خللی وارد نیست. هست؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* اینهایی هم که موسیقی وبلاگ مرا دزدیدند یا اسم وبلاگ مرا به انحاء مختلف استفاده میکنند یا مطالب مرا بدون ذکر منبع ـ و بالطبع به کام خودـ کِش میروند هم از این اصل و تعریف مستثنی نیستند.
** البته که دود چراغ خوردهها جریان روشنفکریشان توفیر دارد. است. دزدی نیست. مال دیگری نیست. و صد البته این به آن معنی نیست که طبقات مرفه دارای افکار روشنتری هستند. باید دید چطوری مرفه شدهاند؟ با دزدی یا به قولnامام علی با کوخهسازی/ویرانی صاحب کاخ شدههایند؟
*** حضرات میفرمایند دیگر مثل گذشته بتِ روشنفکری نداریم. به قول مادرم «یومورتالار قاریشیب»[تخم مرغها قاطی شدند]. مادرم میگوید قدیم کسی به کسی تخم مرغ قرض نمیداد. چون کم و زیاد داشت و احتمال حرام حلال شدن داشت. یعنی اینقدر مراقب لقمههاشان بودند. بالطبع نفس حق هم بیشتر بود. برقدزدی هم نبود.