بهترین پیشنهاد
مردی وسواسی، دقیق و خرافاتی، یک روز قبل از تولدش از سرآشپز رستورانی که روی لیوانها و بشقابهای مختص خودش برایش غذا سرو میکنند، کیک هدیه میگیرد.
این مرد، ویرجیل اولدمن، صاحب یک حراجی معروف است. موهایش را رنگ میکند و بدون دستکش، جایی نمیرود و از تلفن همراه بیزار است. او در حراجی خودش تقلب میکند و پرترههای معروف زنان فوقالعاده زیبا را با شراکت رفیقی قدیمی در حراجیها صاحب میشود. در تمام طول عمرش همین کار را کرده است و از نگاه کردن به زنها اجتناب میکند. بزرگترین لذت او نشستن روبروی دیوارهایی انباشته از صورت زنهایی است که «اصیل» و زیبا هستند. تا اینکه در رو تولدش اولین تلفن شغلیاش را پاسخ میدهد. دختر جوانی که اصرار دارد آقای اولدمن شخصاً برای قیمتگذاری ارثیهاش به ویلای او برود.
آقای اولدمن خیلی غریزی شامهی دریافت اشیا غیر طبیعی را دارد یا بهتر بگویم غریزه کشف اشیایی که در جایی غیر طبیعی قرار دارند. مانند تخته سوخته کپکزدهای که در یکی از بازدیدهایش از یک خانه مییابد. خیلی تصادفی کشف پرترهی زیر این کپکها، با چشم آغاز میشود. نقاشی را پس از تمیز شدن بدون دستکش لمس میکند. گونهاش را و خیلی راسخ میگوید قلابی است. نقاشی یک کپی است از اثری معروف که توسط یک زن انجام گرفته است …
اما این پرتره قلابی را میخواهد ولی میبازد و از دست رفیقش عصبانی میشود ـ حسادت ـ رفیقش تابلو را به چنگ میآورد زیرا سالهاست کار او شکار زنها برای ویرجیل است.
در ویلای ایستبن او با دو شی در جایی غیر عادی برخورد میکند. چرخ دندههایی زنگ زده و دختری که از پشت در بسته با او سخن میگوید. اولدمن این دختر را همانطوری مییابد که پرتره قلابی را یافته بود.
دارم داستان را لو میدهم؟
داستان لو نمیرود. داستان به قدری پرکُنش و پر از نکات عجیب بصری شنیداری است که با هر بار دیدن انگار اولین بار است تماشایش میکنید. مثل اولینبار غافلگیر میشوید. مثل اولین بار مینشینید روی مبل و مبهوت میمانید.
این شگرد تورناتوره است.
یادتان باشد در هر چیر تقلبی، چیزی اصیل نهفته ست.
درخشش ابدی یک ذهن پاک
این فیلم را با هیچ کلامی نمیتوان توصیف کرد. باید نشست، تماشا کرد و زیر لب گفت «اوه!» باید به کشف و شهودی دست یافت که لازمهی یک عشق حقیقی است.
دیسکانکت
یک فیلم عجیب دلنشین در باب تسلط ناگوار، همهگیر و غیر منصفانهی دنیای مجازی بر زندگی افرادی است که به شدت آسیبپذیرند. ارزش یکبار تماشا را دارد شدیداً.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* ببخشید دیر شد. کلاً من هر بار اینجا نوشتم خوبم، کله پا شدم. یعنی چنین نیروی شگفتی دارد چشمهای حسود تو؟ نه با تو نبودم! با تو هستم. تو!