بارها و بارها ایمیل یا کامنتی دریافت میکنم از خانمهای جوانی که با علامتی خاص در بدنشان خصوصاً گزگز در اندامهای انتهاییشان، نگران ابتلا به اماس هستند.
و باز بارها و بارها تصمیم داشتم در موردش بنویسم که یادم میرفت. این یک پُستِ تخصصی نیست بلکه تجربهی شخصی خودم در چهاردهمین سال زندگی با اماس است.
گزگز، مورمور، یا حالت خواب رفتگی هیچکدام تعریف جامع و کاملی برای علامتِ خاصی که تمام بیماران اماسی هر دم احساسش میکنند نیستند. اینها برای این به کار میروند چون نزدیکترین و قابل لمسترین تعریفهایی هستند که عموم مردم تجربهاش کردهاند و میتوانند همدردی کنند.
اختلال در ارسال و دریافت پیامهای عصبی، آشفته بازاری پدید میآورد که موجب میشود شخص مبتلا به اماس، احساس بسیار ناخوشایندی در دستها و پاهایش و گاهی در صورتش داشته باشد. در این آشفته بازاری که دمی رهایمان نمیکند، این اندامها، در لامسه، قدرت و مهارت دچار اشکال میشوند. شخص حس عمقیاش را از دست میدهد و با اینکه ایستاده است اگر چشمانش را ببندد هیچ نقطهی ثقلی حس نخواهد کرد و یا بسیار ضعیف عمل میکند [شدت بر اساس شدت بیماری متغیر است]. اگر شما پای مبتلا را بگیرید و بعد رها کنید، بیمار اگر متوجه رها شدنِ پایش نشده باشد، همچنان فشار را در آن نقطه گاهی تا چندین دقیقه حس خواهد کرد. در روزهای اولیه ابتلا، به خاطر فقدان حس عمقی هنگام برخاستن از بستر، پاها به هم میپیچند و شخص تلوتلو میخورد در حالیکه خودش میداند دارد مثل همیشه قدم برمیدارد. با اینکه ظاهراً قدمهای محکمی برمیدارد، در واقع درونِ بدنش، زیر پوستش، لابهلای سلولهای عضلانیاش، استخوانش، به یک کلام در بینظمی خاصی، حالتی مانند لغزندگی در عین ثباتِ «ژله» را میتوانید تصور کنید.
این وضعیت پایدار است، ممکن است خفیف باشد و بیمار بی اینکه اذیت شود به کارهای معمولش بپردازد. تمام کارهای محوله را در حد کمال انجام دهد، با دقتِ یک جراح قلب، کار کند و حتی بسیار بهتر از همکارانِ سالمش باشد. اما وقتی بنا به دلایلی ـ مانند ورود عفونت به بدن، تب، استرس، فشارهای عصبی، گرمای محیط ـ … ـ این علامت ناگهان به حدی تشدید شود که بیمار قادر به بلند کردن دستش هم نباشد. سستی به ثبات غلبه میکند و شخص نیازمند دریافت دارو برای رفع سریع عفونت یا سایر عوامل ایجاد التهاب در پلاکها میگردد.[اصطلاحاً عود بیماری]
این حالت، یا علامت جزو ماندگارترین علامتهای شایع در اماس است. حتی من که الان دارم تایپ میکنم با دستی که ظاهراً قوی و ماهر است اینکار را انجام میدهم در حالیکه درون دستم تا شانه، این حس ناخوشایند برپاست.
بنابراین دیگر نگران اینکه شبها پاهاتان خواب میرود یا دستتان ساعاتی چند گزگز میکند پس مبادا اماس باشد، نباشید. پاهای غفور هم گاهی شبها خواب میرود، مسی هم از گزگز دست و پاهاش گاهی شکایت میکند ولی هیچکدام اماس ندارند.
خیالتان راحت.