بدان که حقیقت الوهیت ذات صرف است و وصفش ناشناخته، عقلها و بینشها قادر به شناخت او نیستند و فهمها و فکرها به آن احاطه نیابند تمام بصیرت از ادراکش قاصر و تمام تلاش در شناختنش بیفایده … پس برای ما راه و دلیلی به سوی ادراک آن امر جلیل نیست هنگامی که راه مسدود است و طلب مردود و مطلقاً برای او عنوانی و نعتی نیست در نزد اهل اشراق. پس ما برای رجوع به مطلع نور الهی و مرکز ظهورش و محل اشراق آیاتش ناچاریم.
مکاتیب عبدالبهاء /جل ۱/ص.۱۸۳
وقتی ما روی به سوی خدا میآوریم چون خدا سویی ندارد تا روی به آن سوی آورده بشود، بنابراین روی به سوی مظهر امر (بها) آورده میشود. وقتی ما چیزی از خدا میخواهیم، از مظهر امر (بها) بخواهیم، وقتی ما دستی به امن خدا دراز میکنیم، چون خدا دامن ندارد تا دست ما به دامن او برسد، بنابراین دست ما به دامن مظهر امر (بها) میرسد.
علی مراد داوودی/الوهیت و مظهریت/ص.۲۵
خدا صفات ندارد، یعنی مثلاً نمیتواند رازق باشد، چرا؟ برای اینکه رزق دادن مستلزم برقرار شدن نسبتی بین آن رازق است و آن مرزوق، و این نسبت نمیتواند برقرار باشد بین خدایی که منزّه از نسبت و جهت است. پس میگوئیم آنکه رازق است یا واسطه اعطاء رزق است مظهر امر (بها) است. وقتی میگوییم مظهر امر (بها) واسطه خلق است، یعنی چه؟ یعنی خود خلقت، خود آفرینش یک نسبتی است که برقرار میشود بین خلق و مخلوق. وقتی خود خدا منزّه ازاین نسبت بود، بنابراین واسطه خلقت لازم است که آن واسطه خلقت میتواند خالق باشد.
همان/ص۸۱
مناجاتها یعنی آنچه احبّاء میخوانند، خطاب به خود حضرت بهاءالله است و باید هم اینطور باشد. برای اینکه به خدا خطاب کردن، خدا را در رابطه و نسبت و جهت قرار دادن است و چنین امری مخالف توحید میشود.
همان.
«اگر یکی از انبیاء گفت: از اجکام تورات بگذر، میتوانی از تمام احکام بگذری و آنها را نقض کنی، جز در مورد بتپرستی. حتی اگر پیامبری به اعجاز خورشید را از حرکت باز دارد، به حرف او گوش مده و بتپرستی مکن»(سنهدرین، ۹۰الف).
گنجینهای از تلمود/انسان:۶- گناه/ص.۱۱۶
از جهت قرار گرفتن بیتالعدل بهائیان در قلب سرزمینهای اشغالی اسرائیل اینها برایم جالب بود. بهائیت که به روشنی بتپرستی را ترویج میکند باید در دامن امن اسرائیل بدون پرداخت کوچکترین مالیاتی رشد کند از سویی مسلمانان یکتاپرست از زمینهاشان بیرون رانده شده و آزار میبینند.