إنی کنتُ مِن الظالمین

بیا یک محاسبه‌ای بکنیم.

من در خفا، گیرم پشت سرت کاری کرده‌ام که نباید. بین من و خدا و کسی. کسی ناکسی کرده باشد شاید هم معقول و موجه کارِ کرده‌ام را با تو در میان گذاشته است. عصبانی هستید؟ خیلی. حق هم دارید. بعد چه می‌کنید؟ این موضوع را حالا بی بال و پر، با بال و پر نشسته‌اید با هر ننه قمری بازگو کرده‌اید. از ننه قمرهای آن وقت‌ها تا همین حالا. عجب پشتکاری واقعاً.

بگذریم. داشتم محاسبه می‌کردم. اصلاً خودت محاسبه کن. ببین چه کرده‌ای. گیرم تو توانسته‌ای ننه قمری‌ها را از دور خورشید بِرَمانی. به چه قیمتی؟

آبرو ریختن؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.