زبانم سرخ نیست

دیروز دوتایی رفتیم دکتر. هر دو سرماخورده. که چی؟ دکتر که داشت معاینه‌ام می‌کرد و از علائم می‌پرسید گیج شده بودم. حتی چند بار نگاه امیر کردم که تایید کند من فلان علامت را دارم یا نه. اینکه گلویم می‌خارد را گفتم نه. یک‌جوری است و دو سه دقیقه بعد گفتم بیشتر خشک است تا خاریدن. بعدش که امیر راحت نشست و علایم را گفت و معاینه شد حالم گرفته شد. من چه‌ام شده است؟ از کِی در بند کلمه مناسب‌ترم؟ چرا سخت شدم؟ گنگ و مبهم حرف می‌زنم؟ چرا اینقدر منتظرم امیر کمکم کند؟ این حد از وابستگی از کجاست؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.