اصرار کن تا بگوید

من می‌میرم برای اشک‌هایش.
اشک‌های علی وقتی که تو را به خاک سپرد. برای آنجا که رو کرد به رسول خدا و گفت: ای رسول خدا، ودیعه گرانبهای تو اینک به سوی تو بازگشت. و آنچه نزد من بود حالا پیش توست.
ولی اندوه من همیشگی است و شب‌های من به بیداری خواهد گذشت تا اینکه من نیز نزد شما بیایم و آرام بگیرم.
ای رسول خدا!
از دخترت بپرس و اصرار کن تا بگوید که چگونه امت تو دست در دست هم به او ستم کردند…

از اینستاگرام نجم‌الدین شریعتی

یک دیدگاه روی “اصرار کن تا بگوید

  1. دردش میدانید کجاست ؟ آنجا که میگوید فتضافر امتک علی هضمها …
    امتت پشت هم درآمدند برای خرد کردنش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.