رفته بودم توی کتابخانه دانشگاه ثبتنام کنم. آقای خوشذوقی که فرم را پر میکرد بعد از نوشتن آدرس گفت این آدرس واقعی است؟ گفتم بله. گفت خیلی قشنگ است. اسم سه شاعر بزرگ. هجده ساله بودم و تازه میفهمیدم آدرسمان چقدر قشنگ است. چقدر خاص است. ردیف، مرتب و شیک اسم سه تا شاعر بزرگ.
قبل از عید چندتا خرید اینترنتی داشتم و طبق معمول آدرس خانه پدری را تایپ میکردم برایشان، یک آن دستم و قلبم لرزید. از هجده سالگی تا همین حالا این آدرس مبدا تمام مراسلات من بوده، نامههای اداری، عاشقانه، دوستانه، خریدانه… چقدر دیگر مانده تا دیگر نشود برای کسی که از من آدرس میخواهد این آدرس مختصر ادبی را تایپ کنم؟ چقدر مانده تا آن خانه دیگر خانه پدریمان نباشد؟
عکسنوشت: آیکلود تعدادی عکس دستچین تف کرده بیرون، این هم بود؛ پارک بانوان نزدیک خانه پدری، فروردین سالی که همین دیروز پریروز تمام شد.
سلام سوسن جان
سال نو مبارک. امیدوارم امسال ……………… فقط امیدوارم
دیدن ِ روی ماهت….