سمت امتیاز

علی کوچولو زنگ‌ زد که عمه بلوک و شماره قبر آبا رو بلدی؟ همین امروز صبح بود که می‌گفتم به مادر که چند روز دیگر سالگردت است و من فقط دو بار آمدم سر خاکت و از خودم واهمه کردم که نکند جایش را یادم برود از بس نمی‌روم. یادم نرفته بود، حتی یادم بود به موازات قبر رامین جوان یکی از سنگهای جدول را برداشته‌اند که نشان گذاشتمش. سه ردیف که بروی داخل سمت راست، سمت چپ پدر خوابیده‌ای. یاد مارتین افتادم که می‌گفت سمت چپم باش، بمان.

گفتم سلام برسان. سلام پدر، سلام مادر…

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.