سعدی وقتی میسرود: به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست زخم خونینم اگر به نشود به باشد خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم از اوست گرسنه نخوابیده بود که عاشقی یادش برود.
برچسب: شعر
خاک خوب*
کسی این دو بیت زیبا را از مولوی در ویراستی منتشر کرده بود: جز من اگرت عاشق و شیداست، بگوور میل دلت به جانب ماست، بگوور هیچ مرا در دل تو جاست، بگوگر هست بگو، نیست بگو، راست بگو با این شعر که نمیدانم از کیست باز نشرش کردم: از بیم رقیب طوف کویت…Continue reading خاک خوب*
و من یاد غزه افتادم
سعدی جان گفته: تیرباران بر سر و صوفی گرفتار نظر مدعی در گفت و گوی و عاشق اندر جست و جوست
فال سعدی
این عید متفق نشود خلق را نشاط عید آنکه بر رسیدنت آذین کنند و زیب سعدی جان
گلاب جانبخش
گر چه گل زیباست در صحن دلانگیز چمن بوی جانبخش گلاب از غنچههای پرپر است. .یغما خشتمالِ نیشابوری
جمع نقیضین
مثل بیماری که بالاجبار خوابش میبرد مرد اگر عاشق شود دشوار خوابش میبرد اصغر عظیمی مهر هنرمند: Prisac Nicolae
رمضان المبارک
مقیم آنکو بکویت شد نمیجوید بهشت آری بهشت است آرزومند مقیمان سر کویت صغیر اصفهانی