با درج در پرونده

دیروز صبح، از آزمایشگاه حیات آمدند برای خونگیری. دختر جوان میان خون گرفتن از فاصله بسیار نزدیک نگاهم می‌کرد و من سرد شده بودم از ترس مسخره سوزن که گرما را حس کردم. نگاهش کردم لبخندش از دهان پخش شد به چشمهای قشنگش و تابید. به مسئولشان پیام دادم «خانمی که آمد مثل خودتون ماه…Continue reading با درج در پرونده

عشق آدمیت است گر این ذوق در تو نیست*

نه! کسی که ادعا می‌کند عاشق بچه است، اما یک خط، یک جمله از پر پر شدن کودکان غزه ننویسد بویی از عشق، انسانیت و ایمانی که بهش می‌بالد نبرده. حالا هی از عروسکهایی بنویس که حق دختربچه‌های «این سرزمین» است. و نه همه جهان. و نه دختربچه‌های «بردبار» و مؤمن فلسطینی.   *سعدی

رادیواکتیو هم خیلی دوست داشت

عیسی کلانتری سال ۹۶  در خصوص سدسازی در دوران سازندگی و عشق مرحوم هاشمی رفسنجانی به آب و منابع آبی کشور با هفته نامه مثلث سخن گفته که رفسنجانی بسیار عاشق آب بود در آغوش عشقش هم مُرد(+). راستش فرعون هم عاشق آب بود لذا در آغوش همان غرق شد. به نظر مثبتتان الآن کنار…Continue reading رادیواکتیو هم خیلی دوست داشت

با تشکر از عکاس که زاویه دیدم را بلده

خاندان زرد هستند، با تمام اعوان و انصار. حتی نور داغ صبح هجدهم تیر. دیشب پرسیدم می‌دانی امروز چه روزی بود؟ نمی‌دانست. گفتم صبح زودش پیامک زدی که «سوسن زود بیا دیگه.» بامداد نشست بالای سرم و دستم را گرفت. خواب و بیدار فکم گرم شده بود. گفتم یادت هست صبح امروز با خانواده داداش…Continue reading با تشکر از عکاس که زاویه دیدم را بلده

عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده*

سالها پیش عاشق مردی شدم که قبل از اینکه همدیگر را دیده باشیم، نگرانم می‌شد. هر حادثه‌ای برایم رخ می‌داد حس می‌کرد. چند روز پیش پرسیدم آیا واقعی بود؟ چطوری بود؟ گفت تپش قلب می‌گرفتم. پرسیدم الآن هم؟ گفت «تا برم جایی برگردم پدرم در میاد.»   *عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از…Continue reading عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده*