خاندان زرد هستند، با تمام اعوان و انصار. حتی نور داغ صبح هجدهم تیر. دیشب پرسیدم میدانی امروز چه روزی بود؟ نمیدانست. گفتم صبح زودش پیامک زدی که «سوسن زود بیا دیگه.» بامداد نشست بالای سرم و دستم را گرفت. خواب و بیدار فکم گرم شده بود. گفتم یادت هست صبح امروز با خانواده داداش…Continue reading با تشکر از عکاس که زاویه دیدم را بلده
برچسب: عشق
عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده*
سالها پیش عاشق مردی شدم که قبل از اینکه همدیگر را دیده باشیم، نگرانم میشد. هر حادثهای برایم رخ میداد حس میکرد. چند روز پیش پرسیدم آیا واقعی بود؟ چطوری بود؟ گفت تپش قلب میگرفتم. پرسیدم الآن هم؟ گفت «تا برم جایی برگردم پدرم در میاد.» *عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده بجز از…Continue reading عرضه کردم دو جهان بر دل کارافتاده*
بعد از کلی فکر و خیال
باز گفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم… حذر از عشق ندانم سفر از پیش تو هرگز نتوانم… نتوانم.
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
تو بزرگترین نعمت زندگی منی. به همان بزرگیاش هم بلا و فتنه و امتحان با خود دارد. بر نعمت شکرگزارم و بر بلا و امتحانش صبر میکنم.
وکیلالأغنیاء
پسر کو ندارد نشان از پدر! شورای مؤتلفه صدای همه را در آورده، از عبدالکریم سروش تا شهرام همایون. همایون گفته سال ۵۷ کدام یک از اطرافیان خمینی دست به دامن غرب شد که شما این افتضاح را پیش آوردید. حتی بیبیسی التماس میکرد با خمینی مصاحبه کند. هنرمند: ایرج زارع(۱۳۲۰-۱۴۰۰)/ مجموعه شاهنامه چقدر…Continue reading وکیلالأغنیاء
ره عشق
به کس مگوی که پایم به سنگ عشق برآمد که عیب گیرد و گوید چرا به فرق نپویی سعدی
از عشقها و نفرتها
ما درخت نبوت، و جایگاه رسالت، و محل رفت و آمد ملائکه، و معادن دانش، و چشمههای حکمتیم. یار و عاشق ما منتظر رحمت، و دشمن و کینه توز ما در انتظار عقوبت است. خطبه ۱۰۸ نهجالبلاغه