یکی از عجیبترین خوابهایم را دیدم. داستان داشت و من داستانگو بودم و داستان، داستان خودم بود. با صدای آلارم و اذان گوشی بیدار شدم. «چه خوابی بود که دیدم؟» تعبیرش با علی. دوباره خوابم برد، توی خواب برای مادر تعریفش کردم و تعبیر کرد. دوباره توی خواب داشتم برای فرزانه تعریفش میکردم و چقدر […]
برچسب: فرزانه
امروز من شهردار بودم!
از سر صبحی که بیدار شدهام، بعد از شبِ گذشته که تا نصفههای شب از درد جفت پاهایم خوابم نمیبُرد و تنبلیام گرفته بود که بلند شوم ناپروکسن بخورم تا دردش ساکت شود، از شمردن گوسفند گرفته تا مرور قشنگترین خاطراتِ زندگیام، مرور نیلوفر و زهرا و مریم و فرزانه ی.الف تا طاهره و نسرین […]
Breaking News
چندین سال پیش بود. شیفت عصر بودم و تا ظهر وقت داشتم. رفتم دوش گرفتم و بعد مثل همیشه «دانور» مالیدم به کفِ پاهایم و جوراب پوشیدم و جلوی تلویزیون و نزدیک طاقِ در، دراز کشیدم. شبکهی خبر داشت بریکین نیوز پخش میکرد: رضازاده رکورد زده بود و شده بود قهرمان جهان. مادر که عاشق […]
موتیفات شهریوری
۱. یکی از سرگرمیهای خانمها، علیالخصوص در همین ماه رمضان، زیر و رو کردن دانش ِ آشپزیاشان است. اینکه سفرهاشان رنگینتر باشد و هر جایی که رفتند، غذا و دسر جدیدی را دیدند، یا با اتکا به فنون و رموز خانهداری، کاشف به عمل آورند که مواد اولیهاش چی بوده است؛ یا هم که به […]
موتیفات رمضانیه!
اول اینکه: تا حدودی بهترم. تا حدودی بهتر هستم یعنی گاهی ریتام بالا میرود و بعد که خوشحالی میکنم، دوباره میافتد زیر شصت. باز هم خدا را شکر که نمیافتد زیر ِ چهل! دیروز عصر تسبیح یک اعتراف سنگینی کرد در حد اختاپوس آلمانی! گفت آن شب ِ جمعه، دروغ میگفته است که ریتام بالاست. […]
آخرین موتیفات مجردانه!
۱. سال پیش وقتی مریم عروسی کرد (+) و بعد تعداد اس.ام.اسهاش و تلفنهاش و بیرون رفتنهایمان به طرز فجیعی پایین آمد، هی تیکه میانداختم بهاش که آره دیگه! بعد الآن که حتی نمیشود حتی به عکاسی زنگ بزنم و وقت بگیرم و یا بعد چند روز تازه یادم میافتد که زنگ بزنم ببینم لباسام آماده […]
در یک روز گرم از تیرماه سال ۸۹ اتفاق افتادیم
القصه که با فرزانه (+) امروز رفتیم دَدَر. اول رفتیم یک شکم ِ سیر هات داگ و پچ و سیبزمینی سرخکرده و غیره و ذلک ِ پیتزا پائیز نوش ِ جان فرمودیم. بعد خیلی ریلکس و خوشمزه نشسته بودیم درست بغل ِ گوش ِ صاحب مغازه و هی میگفتیم و میخندیدیم و میخوردیم البته. و ایشان […]