با یکی میگفتم از زندگی دانشآموزی، آن عشق به مدرسه و درس و درس و درس. از محروم کردن خودم از دوستیها و مهمانیها و شیطنتها و تجربیات دیگر. امروز خاله آذر اما نوشته: «از نظر من بهار فصل مناسبی برای درس خواندن نبود! بهار که عرض میکنم، منظورم اردیبهشت و خرداده! والا فروردین که…Continue reading من که دارم خودم را لوس میکنم
برچسب: وبلاگ
حتی اذان ترکیه بهبه
نوشته: «من همیشه صدای اذان رو دوست داشتم. درترکیه بیشتر از سابق ازش خوشم اومده. اما صدای اذان و اسم ایران برام معناش مرگ و نیستیه. چطور یک حکومت مذهبی میتونه اینطور تک تک نمادهاش رو با نفرت عجین کنه؟ ج ا هر چقدر از اپوزوسیون شانس آورد، همونقدر از متفکرین خودش ضربه خورد و این…Continue reading حتی اذان ترکیه بهبه
هر که میخواهد بشنویمش به زبان مشترک دوم خرداد با ما حرف میزند
اینکه پیشنهاد کردم پست قبل را با حوصله بخوانید دلیل داشتم. وبلاگ را آیدا کارپه معرفی کرده بود. دو شب قبل مچ پای راستم به شدت درد میکرد فلذا آن شب جز اندکی نخوابیدم. پس در فیدلی شروع کردم به مرور آرشیوش. سعی کردم با غصههایش غصه بخورم و شادیاش را درک کنم. به گمانم…Continue reading هر که میخواهد بشنویمش به زبان مشترک دوم خرداد با ما حرف میزند
بازی از اول, با دل مجروح
پیشنهاد میکنم با حوصله بخوانید: «چهل سال ؟ پنج سال و چهار ماه وهشت روزم بود انقلاب پیروز شد. تظاهرات یادمه . الله اکبر روی پشت بام یادمه. رفتن شاه یادمه. دوازده بهمن خیابان آزادی حوالی دانشگاه صنعتی بودیم . اون موقع صنعتی آریامهر بود . بابا کارمندش بود . مهد دانشگاه میرفتم. یادمه قبل…Continue reading بازی از اول, با دل مجروح
زیباسازی شهر به روش براندازان
دلم برای یک سرخپوست خوب تنگ شده بود که دیدم نوشته: «عصر از انقلاب پیاده میاومدم به سمت چهارراه ولیعصر و همه چی به نظرم زیبا میاومد. خوشخوشان راه میاومدم و دخترهای بیحجاب تو پیادهرو به اندازهی باد ملایم امروز، زیبا بودند. جلوتر برخوردم به این زنهای چادری جدیدی که چند وقته خیابون انقلاب رو…Continue reading زیباسازی شهر به روش براندازان
درد هزاران ساله
هدیه چند وقت پیش نوشته بود:«نوشته بود دردی هست که از دوران زندگی قبیلهای انسانها در وجودمون باقی مونده. طبق اون، طرد شدن از گروهی/ قبیلهای که بهش احساس تعلق میکنیم منجر به ترشح میزان زیادی کورتیزول و احساس ناامنی و درد فراوان میشه. احتمالا همینه که ما سعی میکنیم همیشه هزینهی زیادی بدیم تا…Continue reading درد هزاران ساله
پاغی پاغی، پاغیِ سحرآمیز
نوشته: «… عود اولین هم خانه من بعد از مهاجرت بود. در حقیقت یک اتاق از خانهای که خودش در آن زندگی میکرد را به من اجاره داد. خانه قدیمی زیبایی که در بهترین محله پاریس واقع شده بود. یک خانه قدیمی و رویایی با اسباب و اثاثیهای که من شبیهشان را فقط در فیلم دیده…Continue reading پاغی پاغی، پاغیِ سحرآمیز