رئیس مدیریت بحران ایران: «۳ اردوگاه در مناطق زلزلهزدۀ افغانستان بنا شده که بازماندگان ۱۱ روستا در آن اسکان یافتهاند.» درباره کمکرسانی به مردم بینوای هرات حرف میزدیم. پرسیدم چرا هیچ کمک «انساندوستانه» نمیفرستند برایشان؟ آیا او خبری دیده از جایی کمک برسانند؟ گفت نه. یاد زلزله همزمان ترکیه و سوریه افتادم. و کمکهای انساندوستانه…Continue reading جانستان افغانستان*
برچسب: رضا امیرخانی
جهل عوام و زیرکی خواص
یک– با جماعتی طرفیم که نمیدانیم احمقند یا بیسوادند یا چی؟ خودشان را هم ارباب خرد میدانند. یک روز هر جا مجسمه عمامه بر سر دیدند رنگپاشی کردند، غافل از اینکه سردیس سعدی و حکیم فلان است. میروند دور آرامگاه ابنسینا بیحجاب حلقه میزنند بیکه بدانند نظر او درباره زن چیست. حالا ناراحتند که چرا…Continue reading جهل عوام و زیرکی خواص
بیوتن*
روزهای پر کاری را دارند سپری میکنند روزنامههای اصلاحطلب. در رنج و مضیقه تقلا میکنند برای تخریب وجهه، البته تازه هم نیست. عباس آخوندی که افتخار میکند در دوره وزارتش یک خانه مسکن مهر نساخت حالا نشسته برای نظامی که اصلش ولایت فقیه است شرعی قانونی تبیین میکند. ما ترکها یک مثلی داریم که به…Continue reading بیوتن*
از من او* تا منیّتِ او
رضا امیرخانی؟ رجوعتان میدهم به برنامه سوره در محرم امسال و خصوصاً مقدمه گفتارش. * در رابطه (+)
نفحات نفت*
«باران گفت ــ مو آدم نمیتونم بکشم ــ یعنی مُرغن خداندار؟ صدای برهان بلند شد و یکنفس گفت ـ «مرغ نیسن! جانورن! مارن، اژدهان! ئومدن تو شهر ما ـ تو شرکت نفت، تو آب و برق، ادارات، شرکتها ـ بهترین حقوق، بهترین زندگی ـ ماشین، خانه، باشگاه، فرنیچر، فوقالعاده، دوری از مرکز، بدی آب و…Continue reading نفحات نفت*
از کتابهای مطلوب!
«قیدار» امیرخانی را تمام کردم. با این حساب تقریباً جز دو سه کتابی، بقیه را خواندهام و بالاخره لجاجتم نتیجه داد و رسیدم به کتابی که میشد گفت کتاب خوبی است و «رمان» است و جذاب است. کتابی که البته از تکیههای مکرر کلامیاش هنوز نرهیده است ولی این تکیهکلامها، تکثر یافته و پخته و…Continue reading از کتابهای مطلوب!
گوشِت میبرم خین میاد!*
۱. خانهی پدری که بودم، وقتی با مادر تنها شدیم و بساط سماور برچیده شد، قلقل تلویزیون جای آن را گرفت. از صبح علیالطلوع تا شب، بینوا روشن بود و من گرچه بیشتر مشغول کارها و استراحتم بودم، ولی دست میداد تا سریالهای محبوبم خصوصاً «پرستاران» را سر وقت تماشا کنم. ولی در خانهی شوهری،…Continue reading گوشِت میبرم خین میاد!*