انگری سوسن مثلاً

این یکی از پستهای اینستاگرامم بود. درباره شوالیه مالتیپل اسکلروزیس (+) در کانال روده درازی که کردم در واقع اصلش از این تصویر و نوشته شروع شده بود. «ببخشید عکس کیفیت خوبی ندارد. من اصولاً به کیفیت عکس کمتر توجه می‌کنم. شاید برای همین کارهایم با وجود زیبایی و بکر بودن، بازخوردی که باید را…Continue reading انگری سوسن مثلاً

مادر است زمین

می‌آیم بافتنی‌ام را تمام کنم نمی‌توانم. از گلدوزی نیمه‌ کاره، کیف نمدی نیمه تمام چیزی نمی‌گویم. دو ماه شاید بیشتر است که می‌خواهم کسی با مرواریدها از روی فیلم آموزشی دستبند ببافد، کسی نیست. ‌امروز یقه مهدیه را گرفتم اما نشد، میلش نبود لیلی. روی تخت خوابیدن برای همیشه نابودم کرد.‌  

از درفت‌ها-شانه‌هایم و باز باران با ترانه

[نوشته متعلق به پاییز شش سال پیش است] خیلی خیلی وقت است که ننوشتم. دلم برای نوشتن در نیمه‌های شب بیشتر تنگ می‌شود. زمانی که سکوت پرده‌‌داری میکند ذهن بی‌پرده‌تر به کار میافتد. مثل امشب که از اولش که نه، درست بعد از مثنوی خوانی امیر در بستر شروع شد. هوس پایین آمدن از تخت…Continue reading از درفت‌ها-شانه‌هایم و باز باران با ترانه

نارنجستان گیسوانش

می‌خواهم گوش باد را بگیرم که این‌همه دور موهایت نپیچد و با زندگی‌ام بازی نکند تو هم کاری بکن مثلاً دکمه‌های پیراهنت را ببند مثلاً دامنت را جمع کن و فکر کن پیاده‌رو خیس است. غلامرضا بروسان   پ.ن: اینستاگرام مرا دنبال می‌کنید؟ @havaart

گروس

وقتی احسان، پسرک داداش بزرگه گفت عمه برایم اسببالدار بدوز، چالش شروع شد. عاشق چالشم. ساعتها در نت چرخیدم تا نقشه این اسب زیبا را یافتم. مثل همیشه امیر زحمت الگو را کشید و بعد از انجام برخی تغییرات، اسب بالدار احسان روی سه پا ایستاد.‌ اسب را سیاه کردم به یاد اسب سیاهی که…Continue reading گروس

وال‌ای/وال ای/وال-ئی نمدی

وقتی در وبلاگم نوشتم که سرندیپیتی را دوخته‌ام ــ یکی از چالش‌های بزرگ نمدی‌ام تا آن روز ــ کامشین (+) برایم نوشت که چطور است روی دوختن وال‌ای هم فکر کنم. وقتی این پیشنهاد را خواندم کمی جا خوردم. دوختنِ وال‌ای با نمد؟ پارسال بود. ماه‌ها در موردش فکر کردم. هر چیزی را که می‌دوختم…Continue reading وال‌ای/وال ای/وال-ئی نمدی