۲۵نوامبر نوشته: «فیس بوک از معنای خانواده نمیداند، فقط تاریخها برایش مهمند. در این تاریخ دنیا آمدی در این تاریخ درست تمام شد، در این تاریخ حلقه… اینکه در بین تاریخها بین آدمها چه گذشته، او هیچ چیزی نمیداند و خوانندگان این تاریخها هم صرفا اطلاعات پراکندهای دریافت میکنند که اینجور بهشان مینماید که دیگر…Continue reading شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
برچسب: وبلاگ
لغتنامه دهخدا: دلتنگی
لوا زند نوشته: «به نظرم دلتنگی امروز در دهخدای وجودم اینجوریست که حسرت احساسهایی که هیچ وقت با بابا تجربه نکردم که تبدیل به خشم شد و کاور زیباتری به نام دلتنگی می پوشد تا کسی نفهمد ما خیلی هم پدر دختر نایسی نبودیم . دلتنگی توهم و یا دروغی است که به خودمان میگوییم…Continue reading لغتنامه دهخدا: دلتنگی
دنیا زیر پای نه دست به آخرت فشان*
آلوچه خانوم نوشته: «از بهترین تصورات و آرزوهای من بهتر از کار درآمده. در این یکسالهی بعد از قیام زن ، زندگی، آزادی میبینم که برابریطلب است. طوری که دیگر نمیترسم ، نگران نیستم و دستهایم از قبر بیرون نمیماند. دینم را به دنیا ادا کردهام. همانی است که باید. همدلی و تسلی را بلد…Continue reading دنیا زیر پای نه دست به آخرت فشان*
چو شخصی کو دو زن دارد یکی را دل شکن دارد*
دومین دوز ریتوکسیمب را باز هم در خانه، همین نیم ساعت پیش گرفتم. خیلی کم نوشتهام چند روز گذشته البته یک زنگ خطر هم به صدا در آمده که نوشتن چند ویرشت در ویراستی، بدون تکرارشان اینجا یعنی مثل اینستاگرام جایی پیدا شده که از وبلاگ دورم میکند. فلذا، ببینم چگونه پیش خواهد رفت. …Continue reading چو شخصی کو دو زن دارد یکی را دل شکن دارد*
کاشی ۲۱ بنبست خیام
از نوشتههای دو روز گذشته وبلاگهایی که در فیدلی دنبال میکنم نمیشود دل کَند. آنقدر شیرین و پر استعاره هستند یا انگار از زبان تو نوشته شده باشند. مثلاً خاله آذر دو تا پست نوشته یکی از یکی دلبر. پست پاییز دریای بندر انزلی را اینطور شروع کرده: «بیستودو یا بیستوسه ساله بودم، همراه پدر…Continue reading کاشی ۲۱ بنبست خیام
نازکی خیال کجا، نازکی جلد کجا؟
پهلوی چپم بعد از مدتها مداقّه، با خودش گفت بیعرضگی تا کی؟ نه قُر میشوی نه میسوزی تاول بزنی، نشاندار شوی. هیچ شده در وبلاگش از تو بنویسد؟ لذا خیلی پیچیده و شگفتانگیز ناگهان تاول زد. با همین فرمان پیش به سوی فتوحات جدید!
خواستم دستاورد عظیم رو به صورتیا هم تهنیتی گفته باشم
آلوچه خانوم نوشته: «یک سال گذشته از اون توئیتهایی که تعریف میکردند در وزرا چه اتفاقی افتاده. دخترکی که زمین افتاد، خیلی طول کشید تا نگاهش کنن مجبور شن به دادش برسن که چرا همونطور افتاده و تکون نمیخوره؟ اینکه چهقدر گذشت تا زمین افتادنش رو جدی بگیرن و اورژانس خبر کنن. توئیتهای گنگ و…Continue reading خواستم دستاورد عظیم رو به صورتیا هم تهنیتی گفته باشم