این عکس و این نوشته را از اینستاگرامم برداشتم. عکس را ۱۰ آذر سال ۹۵ گرفتهام خانه سوممان. ناخنهایم را تا سال ۹۸ خودم کوتاه میکردم. حتی ناخن پاهایم را که واقعاً خیلی سخت بود. بعد از آن کمکم ناخنهایم را درست مثل ویولت که برادرزادهاش کوتاه میکرد، برادرزادهام مهدیه کوتاه میکرد. نمیدانم چرا فقط…Continue reading حتی اینم اینطوریاست
برچسب: ویولت
برایمان چه آوردهای مارکو
دوستان و مخاطبان سالهای دور ویولت این شماره کارت برای دریافت کمکهای همدلانه شما است. امیدوارم این روزهای سخت برای او آسان شود از حرفهایش فهمیدم برگشته خانه پیش مادرش و نمیتواند از عهده هزینههای پرستار و فیزیوتراپی بر بیاید. دیروز فکر کنم رفته بودم اینستاگرام تا خبر حضورم در سکوهای ایرانی را بدهم، یکی…Continue reading برایمان چه آوردهای مارکو
با نامخاطبهای نا آشنا
ویرایش آرشیو، شیرینیهای خاص خودش را دارد. تلخی هم دارد. برگشتن به بیست سال قبل، ده سال قبل، یا همین سال ۹۷(+)، برای تکمیل تگ یا سئو بزنی روی ویرایش و با خودت بگویی ببینم چه کسانی کامنت نوشتند و چشمت بیفتد به کامنت شیرین با آدرس ایمیلی که هفت ماه است با اسامی مختلف…Continue reading با نامخاطبهای نا آشنا
از ناشناسی تماسها
سر اتفاقی تعداد زیادی از شمارههای تلفن دوستان را از دست دادم. به تدریج با هر خبری شمارهها را از کسی میگیرم و تماسی دوباره برقرار میشود. دیروز عصر هم بعد از تماس یکی از همکاران قدیمی زنجیره برقرار و خبر خوب و خبر بد دست به دست شد بعد از ماهها. شماره ناشناسی تماس…Continue reading از ناشناسی تماسها
هرگز ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید ۲
ویولت از همان زمان وبلاگنویسی، یک کاری انجام میداد که اسمش را گذاشته بود با صدای بلند فکر کردن. وقتی مشکلی برایش پیش میآمد خصوصاً مالی، آن را با صدای بلند با مخاطبین وبلاگش در میان میگذاشت و کمک میخواست. و کمک میگرفت. اینطوری هم نیاز مالی او رفع میشد و هم دوستانش نیاز ارتباطی…Continue reading هرگز ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنید ۲
در ابتدا کلمه بود و جز کلمه نبود*
حالم که بد بود، خیلی بد، نگران وبلاگم بودم. نگران بیش از سه هزار دلنوشته. از خوشیها و ناخوشیها. عاشق شدنها و شکست خوردنها. به مهندس علیپور عزیز که از سال ۸۶ و طراحی قالب وبلاگم و کوچم به بلاگفا تا همین الآن بیمنت زحمت کارهایم را کشیده گفتم. کفتم چه کنم حداقل تا ده…Continue reading در ابتدا کلمه بود و جز کلمه نبود*
:)
خبر خوب اینکه بعد از هفت ماه ویولت برگشت خانه پیش مادرش.