بی باریکه بی کرانه

می‌پرسم دلبر خانم بیداری؟ نیمه شب است. دلبر خانم بیدار نیست یا من ترجیح می‌دهم نباشد. امیر شب گفت فلاسک بزرگه را درست کرده، واشرش افتاده بود. یاد روزهای تنهایی افتادم. یاد نسکافه‌های سرد. خرمای زاهدی. نبات زعفرانی. یاد روزهای تنهایی. یاد تلاشم برای استقلال. زخمها و گریه‌های طولانی. یاد عکس پرینتی مادر جلوی بوته…Continue reading بی باریکه بی کرانه

شتری که سینه بر زمین می‌خواباند

بر مرگ و دشواریهایش پیشدستی‌ کنید، و برای‌ پذیرایی‌اش قبل از آنکه از در آید آماده شوید، و پیش  از فرود آمدنش مهیّا گردید، زیرا قیامت نهایت کار است. مرگ برای‌عاقلان پندی‌ کافی‌، و برای‌ جاهلان زمینه عبرت است. ‌ پیش از در آمدن قیامت چنانکه خبر دارید این امور است: تنگی‌ گورها، شدّت اندوه و…Continue reading شتری که سینه بر زمین می‌خواباند

شاخ شمشادهای در خون

دیروز هفت صبح رفتند اتاقک نگهبانی کلانتری ۱۶ زاهدان و نارنجک زدند و مبین رشیدی را در جا شهید کردند. می‌گویند روز قبلش جیش‌الظلم کلیپ داده بیرون و چند ساعت قبلش کریمی استوری انتقام رفته است. صبح زود، فردای جشن غدیر دو انسان بی‌گناه شهید شدند در یکی از امنیتی‌ترین پاسگاهها. شرمم می‌آید به صورت…Continue reading شاخ شمشادهای در خون

عکس کارت ملی

کسی به شوخی نوشته بود همه را حلال کردم به جز عکاس کارت ملی‌ام. اما من عکس کارت ملی‌ام را دوست دارم. زیباست؟ خوب افتادم؟ متفاوتم؟ نه. وقت عکاسی تنها چند روز بعد از رفتن مادر بود. روز قبل نوبت خانواده داداش کوچیکه بود که بیایند پیشم. شب مهدیه و علی‌اکبر که خوابیدند دیدم همسر…Continue reading عکس کارت ملی

آخ مادر

«… حتی وقتی صبح‌ها، بدون مرتب کردنِ تختش می‌رود نان بربری یا سنگک بگیرد برای صبحانه، که یعنی دلش می‌خواهد من مرتبش کنم و از این موضوع دقیقاً به اندازه‌ی وقت‌هایی که می‌رویم فروشگاه و می‌رود برای خودش تنقلات و شکلات بردارد و ذوق می‌کند، لذت می‌برد، می‌فهمم که دارد از این روزهای مانده نهایت…Continue reading آخ مادر

کسی که بی محابا دل ببندد کم مقصر نیست*

(روی عکس بزنید اصل کاری است) چرا هنوز می‌ترسم بنویسم؟ از کی ملاحظه‌گر شدم؟ بهانه‌جو؟ تنبل؟ از نوشتن می‌ترسم چون کسانی اینجا را می‌خوانند که منتظرند شاد شوند؟خب بشوند. دارم می‌شوم مثل نسیم. گیر کرده‌ام و سوال سوال که لحظاتم را به بند کشیدند. مثل نسیم مدام نهاد و گزاره عوض می‌کنم، اما و اگر…Continue reading کسی که بی محابا دل ببندد کم مقصر نیست*