دیشب فیلم «بچهی رزماری» را تماشا میکردیم. فیلم بدی نبود، آنقدر موفق بود که تا آخر فیلم مرا هیجانزده، با دهانِ باز جلوی تلویزیون نگاهدارد. مُهرهها را عینِ یک داستانِ پلیسی از نوعِ آگاتایی مرتب و بیخدشه چیده بود. گاهی یک کلیدهایی به بیننده میداد، ولی سریع بینندهی هوشمندش را دور میزد و یک بازی…Continue reading کوکو یک پرنده است!