خاطرات خوب با جلیقه سحرآمیز

سری قبلی که رفته بودیم شمال، گرمای شمال به شدت مرا اذیت کرد. با اینکه آن موقع راه می‌رفتم ولی عملاً فلج و ناتوان شده بودم. همه از اثرات گرما روی بیماران ام‌اسی آگاهند. اگر نیستند همین دو جمله بالا کافی است تا بفهمند. خاطره‌ی خوبمان آغشته به رنجوری شد. سری دوم احمدرضا جای بسیار…Continue reading خاطرات خوب با جلیقه سحرآمیز