این موزه از اردیبشهت ۸۵ به بهرهبرداری رسیده است: موزه قاجار در محله ششگلان که یکی از محلات قدیمی تبریز است قرار دارد. این خانه که به خانه امیر نظام مشهور است، در دوره ناصرالدین شاه و در زمان پیشکاری امیر نظام گروسی و توسط وی ساخته شده است. تالارهای موزه در طبقه اول: تالار…Continue reading سیاحتنامه ـ تبریز -۲
ماه: فروردین ۱۳۸۶
سیاحتنامه – تبریز – ۱
لحظهی سال تحویل را خواب ماندم!، خواهر زادهام که زنگ زد، برای تبریک سال نو، خیلی دلم گرفت! اخمهایم رفت توی هم که هداکم زنگ زد! خب شما هم بودید ذوق میکردید، هوم؟! در کل امسال جور دیگری است، همهچیزش یکجور دیگری است … حتی تبریزگردی من و خواهرزادههایم با همهی سالهای دیگر فرق…Continue reading سیاحتنامه – تبریز – ۱
و از مرده، زنده برمیخیزد!
* ظهرگاه بود، ظهر نود و نهمین بودی که نبود! یکی بود، یکی نبود … منم را زیر سایهی درختی مینوشتم که بر آغاز رویش زمین زیر پایم، نانوشته خواندیام …
طرح یک داستان
«… صدا آنقدر بلند است که گوشهایش را میگیرد و خودش را پرت میکند توی سنگر، گرد و غبار و دود که فرو مینشیند کمی عقبتر میکشد و سر بلند میکند، شانهاش به چیزی میخورد و برمیگردد … صورتی که دیگر نیست میان خون و یک مشت گوشت و استخوان نیش باز کردهای را میبیند…Continue reading طرح یک داستان
بهار اتفاق قشنگی است!
* نوشته است: « پیچ خوردن آنیست که نهایت را خفه کرده است . نامجوها در سرم به دیوارهها فشار میآورد .نگاه آینه میکنم و بی آنکه از خیره در آینهدست بکشم خطاب به کنار دستی میگویم زشت شدهام . میگوید گاهی روحیات آدم به جسمش پاشیده می شود . برمیگردم میگویم یعنی اینقدر خراب…Continue reading بهار اتفاق قشنگی است!
چهل روز گذشت/م!
نیایش: وَ أقُولَ الحَمدُ للهِ الّذی أذهَبَ عنّی الْحَزَنَ …* چهل روز،سوختنم را نپذیرفتی، از وحشت نسوختنم، به سوزم کشاندی تا بمیرم و از این مردن برخیزم … چهل روز دیگر، به تنبیه نگاهم برخاستی و خشمت به تنگم آورد تا دستی خونین رهایم کند … آخ! ای پدر آسمانیام … چهل روز به خاکستر…Continue reading چهل روز گذشت/م!
این ریا نیست!
آن سال، که خودم را برای آزمون استخدامی آماده میکردم، نذر کردم ـ که کم اتفاق میافتد ـ که اگر قبول شدم، اولین حقوقم را بهطور کامل در راه خدا انفاق کنم. با همهی ادعاهایی که شد که چون بند پ خوبی ندارم موفق نخواهم شد، یاد حرفهای پدر آرامم میکرد که هموارهی کودکیام…Continue reading این ریا نیست!