صبورانه

دوست و همکلاسی دوران دبیرستان و همکار سالها بعد، حالا هم همسایه، زنگ زده بود برای تبریک روز پرستار. گفت به همسرت هم تبریک بگو که ازت خوب پرستاری می‌کند.‌ باید به مهدیه هم تبریک بگویم که پرستار کوچولوی پاره‌وقتم شده است. امشب که بیاید.‌  

گِل‌بازی با سوپ عدس

فیلم رقصیدن بلال نصرویی نوازنده و خواننده بلوچی را جای رقصیدن خدانور سارق بدنام جا زدند مثل رقص بلاگر کُرد که جای مهسا امینی جا زدند، بعد گندش هم در آمده و آقای نصرویی اعتراض هم کرده ولی لاله دست خودش نیست، باز هم درگیر دستهای خدانور موقع رقصیدن است. در میانه نوشتن از تراپی…Continue reading گِل‌بازی با سوپ عدس

پلک

امروز صبح تفسیر آیه ۵۱ سوره بقره آقای قرائتی را گوش دادم. درباره گوساله پرستی قوم حضرت موسی زمان طولانی شدن غیبت‌ش میان قوم است. آقای قرائتی گفت خدایی که آسمانها را با آن عظمت حفظ کرده را رها کنی و بله قربان‌گوی کسی بشوی که قادر نیست پلک چشمهایش را نگه‌ دارد. دیروز هم…Continue reading پلک

تاکتیک همان تکنیک همان؟

دارند از تاکتیک‌های انقلاب ۵۷ به زعم خودشان گرته‌برداری می‌کنند. مثل اعتصاب بازاریان و دعوت از ارتش برای پیوستن به مردم و آتش زدن بانکها و اموال عمومی. بعد شاهین نجفی صحبت نموده که مگر شورای انقلاب کشک  است که تویی که سابقه مبارزه‌ات کم است گیرم لشکر داری با امثال ماها که چهل سال…Continue reading تاکتیک همان تکنیک همان؟

خانه پدری مادری

در سه ماه اخیر یعنی مهر تا آذر، دو بار خواب خانه پدری را دیدم. در اولی از حیاط وارد خانه شدم و زاویه دوربین از داخل بود. شب بود و همه خانه بودند من بلوز پشمی صورتی تنم بود که سیب و تسبیح یکبار عیدی برایم گرفته بودند. داخل شدم در حیاط را بستم…Continue reading خانه پدری مادری

پایان واقعی*

شوهر نگار/پگاه/پگار آنقدر خوب نوشته که اصلاً جا برای حاشیه‌نویسی باقی نگذاشته است. بعد از اینکه سر درس و کار و برنامه برگشتن براندازان خارجی را بسته به همین افعال مبارزان داخلی، نوشته اصلاً کی گفته دو ماهه می‌شود انقلاب کرد؟ حالا یک لشکر ترولی خبرهای خروج فله‌ای مسئولان و فرماندهان را داد بیرون ما…Continue reading پایان واقعی*