سوسن مُرد ….
ماه: شهریور ۱۳۸۵
دختر!
و انّک لَعلَی خُلقٍ عَظیم …(قلم، ۴) اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ «۱» خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ «۲» اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ «۳» الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «۴» عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ «۵» کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى «۶» أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى «۷» إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى «۸» أَرَأَیْتَ الَّذِی یَنْهَى «۹» عَبْدًا إِذَا صَلَّى «۱۰» أَرَأَیْتَ…Continue reading دختر!
بانوی نیشکرها/م
توی گوشم میگوید،« این یکی از بهترین سفرهایم بود سوسن! »، دلم میخواهد همینطور که توی بغلم هست، بماند. کاش میشد آدم کسی را که دوست دارد، بغلش که کرد برایش بماند … آنوقت دلتنگی نمیآمد سراغ آدم، وقتی مقنعه نماز را سرش که کرد، بوی دخترک که پیچید توی دماغش، اشکش در نیاید که…Continue reading بانوی نیشکرها/م
های خدا! سیبم کو؟!
چقدر دلم برایت تنگ شده بود پدر! امروز که هوس چندین هفته دلتنگی را ریختم توی دلت، آب شدم روی سیاهی سنگی که هم «تو» هستی و هم نیستی … گاهی پدر چقدر دور میشوم از خودم، که تویی … که یادم میرود چقدر چشمهایت را دوست داشتم، مهربان که میشدی … یاد آن روزی…Continue reading های خدا! سیبم کو؟!
قومی نفرین شده
و [ یاد کنید ] زمانى که موسى به قومش گفت: خدا به شما فرمان می دهد گاوى را ذبح کنید ، گفتند : آیا ما را مسخره می کنى ؟ ! گفت : به خدا پناه می برم از اینکه از نادانان باشم .(۶۷) گفتند : از پروردگارت بخواه براى ما بیان کند که آن گاو چگونه گاوى باشد ؟گفت : او می فرماید که آن…Continue reading قومی نفرین شده
کودک اسرائیلی و کودک لبنانی؟!
نوشتهای: « مگر انسان با انسان چه فرقی دارد که انسانی، انسانی را می کُشد؟؟ چه فرقی دارد وقتی یک مادر و فرزندِ اسراییلی می میرد با وقتی که یک مادر و فرزند لبنانی؟ مگر فرقی جز در صورت و ظاهر و چهره است؟ چه فرقی بین ارزش وجودی انسان هاست که می ایند و…Continue reading کودک اسرائیلی و کودک لبنانی؟!