ماه: خرداد ۱۳۹۸
کلام اول و آخر
سوره فرقان
داغ داغ
داشتم خرامان خرامان میرفتم دستشویی، خواستم کفشهایی که خواهرم وسط راهرو کنده بود را بکشم کنار که از بین دو لنگه عنکبوتی پرید بیرون. دوید سمت پاهام و من از ترس پریدم عقب و سرم خورد به دیوار و نقش زمین شدم و ندیدم کدام گوری رفت و حالا با هر خارش هیستریک هر…Continue reading داغ داغ
آخ از این
(+)
تا در دل من قرار کردی*
گاهی که خیلی خسته باشم، موقع برگشتن از دستشویی، حتی کشاندن خودم از روی سرامیک به روی فرش کناره راهرو که فقط یک سانت ضخامت دارد به قدری دشوار میشود که لبه فرش زیرم تا میخورد. حالا اول بدبختی است که باید طوری خودم را از روی خمی فرش رد بکنم تا بشود برسم…Continue reading تا در دل من قرار کردی*
خوابیدار
با دیشب سه شب است که اتفاق میافتد. نمیدانم خوابشان را میبینم یا در عالم واقع رخ میدهد. اینبار کارشان به کشیدن موهایم هم رسید. البته نمیبینمشان فقط میدانم که هستند. بار اول دیدم که نمیگذاشتند از دستشویی بیایم بیرون. بار دوم دیدم که نمیتوانند به رختخوابم نزدیک شوند و دقدلیشان را سر گلدانهای…Continue reading خوابیدار