جعبه دستمال کاغذی روی میز وسط اتاق پذیرایی است و اگر بخواهم دستمال بردارم پروژه سنگینی را باید اجرا کنم و چرا دم دستم نیست؟ چون دیگر ظرفیتی دم دستم نمانده که جعبه فلزی خاکستری هم جاگیر شود برای خودش. معمولاً یک ورق دستمال که بردارم را تا اضمحلال کاملش استفاده میکنم و چند روز…Continue reading همه روزم باشی زهرا
ماه: مرداد ۱۳۹۸
ببینم بروم
این عکس را «شب مهتاب» ماه گذشته گرفتم. نصف شب از درد اسپاسم بیدار شدم و فیگور کزازی گرفتم و چشمم افتاد به ماه گرد درخشان. کورمال گوشی را یافتم و عکس را گرفتم که بنویسم اینجا که بیخبر بودم در شبهای ماهْ کاملی هستیم و عجیب که ترانه شب مهتابه افتاده بود سر…Continue reading ببینم بروم
تب گاندو
۱.درد دارم. شبها اکثراً از شدت درد خواب ندارم و اگر خوابم ببرد، ربع ساعتی، نیم ساعتی با پیچ و تاب دردناک پاهایم از دماغم میآید. درد دیگر به یوکویوکو و دیکلوفناک جواب نمیدهد. درد از ابتدای تاریکی هست تا ابتدای روشنی. در طی روز کمتر میشود. اما هست. درد مثل سال نود و یک…Continue reading تب گاندو
ساویز بود مارکش
کسی هست که یادش بیاید طی سالهای هفتاد و شش، هفت در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه دختر چادری عینکی را که رژ لب صورتی میزد؟
تبلیغ جنسی
عالیس در تبلیغ جدیدش، داماد را فرستاده آبجو عالیس بخرد برای مهمانهایش. بعد داماد با عشوه جلو عروس ادا و اصول میآید که «هلو بدم؟ لیمو بدم؟» بعد با عروس و لیمو و هلو میزند به دل جاده و مهمانها را جا میگذارد. این برند یکویک بود قبل انقلاب تبلیغ میکرد خانم به مرد…Continue reading تبلیغ جنسی
هایکو کتاب
باز هم این من تنهای خودم هر چه هستم از تو دورم وقتی تو آمدی، من مرده بودم سیداکبر موسوی (ساما)