رامون صیاد سنگر تکنسین بیهوشی بیمارستان امام خمینی ارومیه بود. خوب به خاطر دارم که چقدر عزیز کرده بود و رؤسای دو بخش جراحی عمومی و کلیه چطور سر داشتنش رقابت میکردند. وقتی فهمیدم مسیحی است گفتم من انجیل برنابا را خواندهام گفت تحریف شده است. بعد تعریف کرد که پسوند اسمش اشاره به روستای آنهاست که مقابل هجوم اعراب مسلمان سنگر درست کردند و مسلمان نشدند. آن سالهای دانشجویی به درخواست رزیدنتها و کادر چند تا کاریکاتور کشیدم و برای رامون به درخواستش حضرت مریم و مسیح را. در متفاوتترین ورژن. مادر مقدس نشسته بود بر زمین با زانوی قائم و مسیح را روی زانو گرفته بود.
سال ۹۲، به واسطه فریبا از پرستاران بیمارستانهای ارومیه، که تا همین شروع اغتشاشات دوست بودیم، رامون را در فیسبوک یافتم. رفته بود آمریکا و پول یامفت میگرفت و پسر بزرگی داشت. زنش به محض ورود به آمریکا جدا شده بود و با زن دیگری زندگی میکرد. خیلی خوشحال شدم و هر از گاهی در فیسبوک گفتگو میکردیم از گذشته یا بیماری من.
تا اینکه داعش به عراق حمله کرد. رامون صیاد سنگر ویدئوهای داعش را منتشر میکرد و به حضرت محمد (ص) اهانت میکرد. وقتی اعتراض کردم گفت در ایران همیشه چون مسیحی بوده اذیتش کردند گفتند نجس است و باهاش دست نمیدادند و …
چقدر نمکنشناس میتواند باشد آدمی؟ خودش میگفت با اینکه سالهاست آمریکاست ولی استعفایش را نپذیرفتند و جایش محفوظ است. چقدر بیهمه چیز باید باشد آدمی که اگر در ایران نجس میدانستندت که نمیگذاشتند بالای سر بیمار مسلمان بروی و به دست و بازو و سر و صورتش دست بزنی. چقدر دروغگو و پست باید بود که یادت رفته باشد چطور حلوا حلوایت میکردند.
و جمهوری اسلامی ایران از این نمکنشناسها و بیهمه چیزها و دروغگوها و پست فطرتها کم ندارد که سر سفرهاش نشستهاند هنوز و از آب گلآلود امروز برای انتخابات سه سال دیگر رأی جمع میکنند. بیوجدانهای اصلاحطلب. که حتی با بیشرمی حمله داعش به حرم شاهچراغ را هم مغلطه کردند. که حتی از اغتشاشات حمایت کرده و از توماج رفع اتهام میکنند. ای نفرین خدا بر ذات کثیف آدمی. «کشته باد انسان چه ناسپاس است.» (عبس: ۱۷)