:)

وقتی خانم فیزیوتراپم دامن دست‌بافم را تنم دید به امیر گفت چه احساسی دارید که همچین خانم هنرمندی دارید؟ امیر گفت هنوز برای من چیزی نبافته است که احساسی پیدا کنم! من هم این دستکش من‌درآوردی را  برای امیر عزیزم بافتم که احساس پیدا کند. من‌درآوردی چون هیچ جایی الگوی بافت دستکش قلاب بافی نیافتم…Continue reading 🙂

وین خرابی‌های مدام …

دیشب حالم بد شد. یکهویی. تمام تنم خیس از عرق سرد بود و چشم‌هام تار می‌دیدند و سرم گیج می‌رفت و نبضم یکی بود یکی نبود می‌زد و تهوع داشتم. نفسم تنگ بود و قدرت حرف زدن نداشتم. چهارشنبه گذشته رفتیم قم، موسسه طب بوعلی. یک تریلی دوای گیاهی داد که اصلا نمی‌دانم چرا این…Continue reading وین خرابی‌های مدام …