بعد
کوچولو باشم، مادر چاییام را بریزد توی نعلبکی گود گل سرخی و فوتش بکند و من روی شکم دراز
بکشم و کشدار و صدادار چاییام را هورت بکشم …
اصلاً
چایی را باید ریخت توی نعلبکی آن هم گودش و هورت بالا کشید. از کی شدیم سوسول و چایی را
با ماگ و فنجان و لیوان نوشیدیم؟