دکتر علیرضا زادبر: «در این ۱۴۰۰ سال محققان و پژوهشگران زیادی در مورد علتیابی رفتار خشن مردم با امام حسین(ع) نوشتهاند. اما هیچ کدام به اندازه کلام خود امام دقیق نیست. ظهر عاشورا امام فرمود: چون شکمهای شما از حرام پر شده است از درک حقیقت عاجز شدهاید. اما مردم و خواص به کدام حرامخواری عادت کرده بودند؟ ربا میخوردند یا دزد مال همسایه بودند؟
حاشا و کلا! قاریان قرآن، سجدههای طولانی، عمل به سنت، نماز اول وقت، مردمی که اینچنین بودند قطعا اهل ربا و دزدی هم نبودند.
اما به مرور زمان در دوره خلیفه دوم تقسیم غیرعادلانه در بیتالمال آغاز شد و در خلافت عثمان خلیفه سوم رانتخواری ویژه به امری عادی تبدیل گشت. اندک نفراتی از صحابه هم که به تقسیم نادرست و تصرف در بیتالمال اعتراض کردند تنبیه و تبعید شدند. جامعه با دزدی و بالارفتن از خانه مردم مخالف بود اما به مرور زمان حرامخوری از بیتالمال به امری عادی تبدیل شد و نسلی با همین شکمهای پر از حرام تربیت گردید.
این نسل مقابل حسین(ع) ایستاد.
جرم شخصی یا حرامخواری فردی با اینکه یک جامعه نسبت به بیتالمال بیتفاوت باشد فرق دارد . به زبان ساده، حادثه عاشورا یعنی: نتیجه حرامخوری از بیتالمال به امام کُشی ختم میگردد.»
سلام
یک بار میخوام حرف دلم و در واقع سوال اصلی مد نظرم رو مطرح کنم. من و شاید افرادی شبیه من تو وانفسای عجیبی هستیم و من دلم نمی خواد راه رو گم کنم. حفظ ایمان کار سختیه. راهنمایی کنید چی بخونم و با چه ترتیبی؟ انگار کنید چراغی برای همه عمر باشه.
سلام عزیزم. قرآن بخوان عزیزم و هزاران بار قرآن بخوان. نه جزءخوانی. هر روز یک صفحه حتی. بعد خوب بهش فکر کن.
کنارش، اگر عقل امروزم را در جوانی داشتم، نهجالبلاغه و صحیفه میخواندم. من از نوجوانی مستمر قرآن خواندم ولی باز هم هر روز چیزهای تازهای پیدا میکنم.
امام سجاد جان فرموده اگر در جزیره متروکی باشم و فقط قرآن با من باشد بینیاز جهانم.
ممنونم بزرگواری کردید
سفارش دیگرم جدی گرفتن تاریخ است. البته نه کتابهای تاریخی منحرف. کتابهای تثبیتی تاریخ. کتابهای استاد مطهری فقط حجابش را خواندم ولی خب میگویند مفید است. هر چه باشد امام خمینی تأییدش کرده.
بازم یادم افتاد چیزی میگم.