مردی [با
بازی ژرار دوپاردیو] پس از شلیک گلولهای زیر باران هراسان میدود. مأموری که به
او فرمان ایست میدهد میگوید سینه پهلو میکنید که اینطور زیر باران میدوید. مرد
هیچ مدرک شناسایی همراهش ندارد و ادعا میکند یک نویسندهی معروف است.
همه
چیز دال بر این مدعی است که مرد در قتلی دست داشته است ولی به هیچ عنوان مشخص نیست
این مقتول بچه است، زن است، یا مرد؟ بازرسی [با بازی رومن پولانسکی] مسئول بازپرسی
از مرد است که با تناقضگوییهایش شک افراد پلیس را مبنی بر دست داشتن او در قتل
شبانه تشدید میکند. مردی که به خدمه و مأموران پاسگاهِ درب و داغانی که در آن شب
بارانی در شرف غرق شدن است حمله میکند و مدعی است نویسندهی معروفی است حال آنکه
شبیه او نیست و نوشتههایش را به خاطر ندارد.
بازیها
عالی است. درگیر کننده است. باورپذیر است. دیالوگها که بیشتر روانخوانی قسمتهایی
از کتابهای معروف نویسنده است و صحنههایی بریده بریده و نامشخص از روزی که مرد
گذرانده است ولی به خاطر نمیآورد شکی باقی نمیگذارد که مرد قاتل فراری است …
داستان
عالی فیلم تا حدودی با آموزههای دین اسلام همخوانی دارد. شگفتانگیز است. این
فیلم جوزپه تورناتوره را حداقل هر سه ماه یک بار باید دید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*میترسم روزی برای کاری زنگ بزنم
تبریز و کسی آرام آرام بخواهد بگوید مادر رفت … میترسم.