خرده‌خنده‌های ایرانی

«… هفته‌ی پیش که به اصفهان رفتم و در جمعی خانوادگی دیدم همه موبایل به دست جوک می‌خوانند و از هر پنج تا چهارتاش با «یه لر» شروع می‌شود. و باز همان‌جا بود که بزرگی از جمع گفت ماجرا چیست که همه‌ی جوک‌ها شده‌اند جوک‌های «یه لره»؟ و در باره‌ی موضوع بحث شد و باز…Continue reading خرده‌خنده‌های ایرانی

صبح بخیر ایران!

  مرداد هشتاد و چهار بود که یک دیدار نه چندان جالب در موقعیتِ عاطفی خاصی که درگیرش بودم با او داشتم. آن موقع کتاب‌اش تازه چاپ شده بود. من یادم نمی‌رود که برای اولین دیدار، هجویاتی که برای تُرک‌ها یک‌ریز تعریف می‌کرد و هیچ وقعی به اعتراض من نگذاشت و حتی وقتی بلند شدم…Continue reading صبح بخیر ایران!