بسم الله!

این دفعه، تبریز شاد نبود. خوش نگذشت، نه مثل همیشه. غم داشت. آن دلشوره‌ و خواب‌های عجیب و غریب، آن سنگینی‌ی قلبم، الکی نبود. خبرهای خوبی در انتظارم نبودند. خبر درگذشتِ ناگهانی‌ی «حسن» و بعد خبر بیماری و بستری شدن چند تن از افراد فامیل، چه سببی و چه نسبی، ناراحتی‌ها و ترس‌ها و نگرانی‌های…Continue reading بسم الله!