باز هم هویج بنفش از کتابی گزیدهنویسی میکند که وسوسه کننده است: روزی مامان و بابام من را بردند تا توی فروشگاه «بانی خرگوشهی عید پاک» را ببینم. روی جمنهای مصنوعی، کنار تخممرغ مصنوعی گنده، توی سبد مصنوعی ایستادیم. وقتی نوبت من شد که با بانی عکس بیندازم، نگاهم افتاد به پنجههای بزرگش و آنها…Continue reading تلخک
برچسب: فلسفه
به کامشین از جهت نفهمیدنیهایم در هنر
من از هنر چه میدانم؟ خودم هیچ وقت هنرمند نبودهام، هر چند زمان بچگی میدانستم که اگر از کسی که حالش خوب است بپرسی چرا حالت بد است، حالش بد میشود- گاهی این کار را فقط به خاطر تغییر جو میکردم. البته که الگوهای پایه را میشناختم. مدل کچل قلچماق اسپانیایی در مقابل مدل هلندی…Continue reading به کامشین از جهت نفهمیدنیهایم در هنر
Eternity
تصور کنید، جای موهای شما، بوتهی گلی باشد. زیباست نه؟ بوته گلی که در شما ریشه زده است. از شما است و تصادفی یا هم غیر تصادفی این مظهر زیبایی و لطافت درست جایی ریشه دوانده که قادر نیستید پنهانش کنید و یا قاعدتاً دوست دارید به نمایش بگذارید. شما همانطور که به موهاتان رسیدگی…Continue reading Eternity
فلسفه ساده زندگی
سوال هر روز باب اسفنجی از پاتریک: ؟؟…. ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﻰ : ﺩﺭ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﻫﺴﺘﻴﻢ؟ ﭘﺎﺗﺮﻳﻚ : ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺎﺏ ﺍﺳﻔﻨﺠﯽ : ﺍﻭﻩ … ﺭﻭﺯ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ من. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از گوگلپلاس خانم الهام ص. با حفظ رسمالخط
شد ز غمت خانه سودا دلم*
«هاله یی از ابهام پیرامون همه چیز ، احساس می کنی قلبت دیگر مدت هاست که ضرب نامساوی می زند، مانند خونی که در رگ ها زنگار می بندد کش آمده یی، یعنی در اصل می آیی و انگار به زمین و آسمان با رخوت می نگری. پشت پلک هایت یک قطره اشک سنگر گرفته…Continue reading شد ز غمت خانه سودا دلم*
جان دارد و جان شیرین خوش است!
مدتی هست که مورچههای ریز فینگیلی لانه کردهاند در خانهی کوچک خوشبختی ما. اذیت که ندارند و جز شیرینیجات به سایر تجهیزات آشپزخانه رغبتی ندارند ولی حضورشان قلقلکم میدهد. آنهایی که میدانند هیچ و آنهایی که نمیدانند بدانند که تنها موجود زندهای که تا قبل از رویت ابرسوسکهای تهران موجب ترس و وحشت و کابوس…Continue reading جان دارد و جان شیرین خوش است!
فسیروا فیالارض
داشتم «فلسفه با طعم شکلات» میدیدم، بهانهاش پورفسور دینانی. صحبت از حرکت بود، سیر و سلوک. راه رفتن. اینکه راه رفتن به تفکر میانجامد و یا بهتر اینکه با راه رفتن میتوان فکر را پروراند. راه رفتن … لنگ و لونگ و خفته شکل و بیادب سوی حق میغیژ و او را میطلب…Continue reading فسیروا فیالارض