۱. میگویم «دکتر کجایین؟» میگویید «من دارم از پلهها میآیم بالا»، هر چه منتظر میمانم که از میان روشنی بخزید توی تاریکی که من بودم، نمیشود و نمیآیید و خسته میشوم. میآیم توی روشنی و صدایتان میگوید «منتظرت ماندم نیامدی دارم برمیگردم خانه!» میگویم «آخر نگفتید نمیآیید داخل!» میگویید«فردا میآیم!» میفرستم «فردا ساعت چند میآیید؟»…Continue reading آنلاین موتیفز