یک نامه‌ی سرگشاده!

سلام آقای حضرتِ ابن زیاد؛ شاید شما، اصلاً و ابداً متوجه دو کبوتر عاشقِ غم‌ناکِ نشسته در کنج ِ دنج ِ کافه گودو در عصرگاهِ چهار‌شنبه‌ی هفته‌ی گذشته نشدید. هر چند خیلی تابلو بود که هی دست راست‌تان را پهن می‌کردید روی ارتفاع صورت‌تان تا کسی نشناسدتان. اصلِ غمناکی‌ی ما هم، همان سفارش ساده و…Continue reading یک نامه‌ی سرگشاده!