کاریکاتور رنگی، روی جلد دو هفتهنامه روشن چاپ شده است. کاریکاتور سمت راست بالا، کار من است که سال هشتاد و سه در ماهنامه گلآقا چاپ شده بود. کاریکاتور سمت راست پایین را ایرج زارع در کتاب شاهنامه، تاریخ چاپ نامعلوم به احتمال زیاد سال پنجاه و هفت یا هشت کار کرده بود. من از…Continue reading از روی دستها
برچسب: گل آقا
أولسون او پیسکی یهرینه یاخچی گلهجاخ!*
نمیخواستم امسال در مورد انتخابات ریاست جمهوری چیزی رسمی بنویسم. با امیر در موردش بحث میکردیم و گاهی متنهای بقیه را میخواندیم یا میخندیدیم یا تأسف میخوردیم. مناظرهها را خواب و بیدار گوش میدادم چون دقیقاً ساعت چهار باید باکلوفن بخورم که برابر است با دو ساعت خواب رسمی. به هر ترتیب چیزی را از…Continue reading أولسون او پیسکی یهرینه یاخچی گلهجاخ!*
صدالبته!
توجیهات: ماهنامه داستان همشهری اردیبهشت امروز رسید دستم. تجربهای که فرستاده بودم دیپورت شده بود البته. نویسندگان تجربه [تقدیمنامچهها] البته نامشان به شدت آشنا هستند و خوب البته آدمی را مأیوس میکنند. خوب چه کاری است فراخوان دادن اصلاً؟ القصه. ما هم مثل کامشین (+) عزیزتر از جان آمدیم فرستادهامان را در وبلاگ انتشار دادیم.…Continue reading صدالبته!
:(
(+)
لینک فول موتیفات!
۱.مادر دیروز صبح زود برگشت. امروز چندین بار از خواب بیدار شدم و هی گفتم «آخ! چایی برای مادر!» بعد سرک کشیدم دیدم مادر نیست. دوباره خوابیدم و دوباره بیدار شدم که وای صبحانهی مادر … ۲.این روزها که ماهیمان اینطور به من عادت کرده است و از زل زدنها و تماشاهایش غرق لذت میشوم…Continue reading لینک فول موتیفات!
از اقلیم هنر!
۱.«نمیدانم در هند بودم یا در کجا که دچار زهر افعی شدم. وقتی برخاستم سواران را دیدم که از باشتین بسوی مراغه میتازند. من سر خود را آنجا بود که بر دار کردم. بعد از آن بود که گردنم را تیمور شکست و تیره پشتم را گذاشت تا به نعل موزه نادر شکسته بشود. نمیدانم، نمیدانم شاه اسماعیل بود…Continue reading از اقلیم هنر!